نصیریه

از تاریخ‌نما
نسخهٔ تاریخ ‏۸ مارس ۲۰۲۵، ساعت ۱۵:۰۳ توسط Khaleghi (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به: ناوبری، جستجو

علویه یا نصیریه یکی از فرقه های مذهب شیعه است که بزرگترین اقلیت دینی را در سوریه تشکیل می دهند. این فرقه از آن دسته فرقه‏هایى است که با عمرى حدود هزار سال، تا امروز نیز دوام یافته و در بخش وسیعى از آسیاى غربى، به ‏ویژه شمال غرب سوریه پراکنده است. شاید شناسایى تاریخى و عقاید هیچ فرقه‏ اى از فرقه‏ هاى اسلامى به‏ اندازه شناسایى نصیریه دشوار نباشد. شرایط تاریخى، انزواى اجتماعى در طول چندین قرن، شرایط جغرافیایى مناطق سکونت آنان، باطنى گرایى و پنهان کارى نزد این فرقه و نیز دشمنى و دروغ‏گویى برخى مورخان و صاحبان کتاب‏هاى فرق، مهم‏ترین علل این صعوبت است. آن‏چه تحمل این دشوارى و وارد شدن به میدان شناسایى تاریخى و عقیدتى این فرقه را ضرورى مى‏سازد خروج شگفت‏ انگیز و تدریجى این جماعت از انزوا در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میلادى و نقش آفرینى وسیع آنان در تحولات منطقه غرب آسیا، به ‏ویژه سرزمین سوریه است.

علت نام گذاری

نصیریه که با نام «علویان» نیز شناخته مى‏شود بخشى از پیکر جهان تشیع است که بیشتر مورخان و علماى علم ملل و نحل ظهور آن را به قرن سوم هجرى و زمان حیات امام حسن عسکرى علیه‏ السلام پیشواى یازدهم شیعیان یا دوران غیبت صغرا نسبت مى‏دهند. نصیریه به ضم نون و فتح صاد، صفت نسبی است؛ انتساب به نصیر یا نصیری. درباره نصیر نیز دیدگاه های مختلفی وجود دارد که مهمترین آن، انتساب به فردی به نام ابن نصیر است. البته درباره دلیل نام گذاری و ریشه کلمه نصیریه دیدگاه های متعدد و متفاوتی وجود دارد[۱]

برخى مانند ابوالفداء در تاریخ خود مدعى هستند که این نام از نام نصیر، غلام و مولاى آزاد شده على‏بن ابى‏طالب علیه ‏السلام گرفته شده است نظر دیگر، سابقه آن‏ها را از این هم عقب‏ تر مى‏برد و مدعى است که دلیل نام‏گذارى نصیریه، به دوران فتوحات و فتح شام مربوط است.[۲]

نویسندگان دیگر، نظیر ولف و ارنست رنان یادآور می شوند که نام نصیریان اسم تصغیر از لغت عربی نصار است و نصیریان به معنای «مسیحیان کوچک» است. وی استدلال میکند که دشمنان نصیریان به طور تحقیرآمیزی انها را به واسطه کثرت اعمال و آداب شبه مسیحی شان به این نام خوانده اند. با این اوصاف اینکه نصیریه از نام پیشوا و مؤسس آنان محمدبن نصیر مشتق شده است درست تر به نظر می رسد. ابن نصیر از وکلای امام عسکری علیه السلام بود که دچار انحرافاتی شد و پیروان وی که بعدها توسعه یافتند نصیری نامیده شدند.[۳]

نصیریه را انصاریه و علویه نیز مى‏گویند.[۴] در دوران ما این فرقه به علویان معروف‏ اند. دراین ‏باره، دو نظر نیز وجود دارد: یک نظر مى‏گوید که نصیرى‏ ها از ابتدا به علویان معروف بوده‏ اند و علت اصلى اطلاق نام نصیریه به علویان همان علت است که به موجب آن به شیعه رافضى، سبئیه و ... گفته‏ اند و آن به قصد دشمنى و تشنیع بوده که فراوان اتفاق افتاده است. و نظر دیگر این‏که، واقعیت این است که این فرقه همواره به عنوان نصیریان شناخته شده است؛ نامى که بر وجود مذهبى در قرن سوم هجرى/نهم میلادى دلالت دارد. علاوه براین، باید این نکته نیز خاطر نشان شود که علوى، اصطلاحى عمومى است و غالبا به همه شیعیانى اطلاق مى‏شود که از على علیه‏ السلام متابعت کرده و معتقدند او وارث و جانشین پیامبر صلى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله در رهبرى جامعه مسلمانان مى‏باشد.[۵]

تاریخچه

وقتى از تاریخ علویان سوریه سخن مى‏گوییم، نمى‏توانیم خود را در روایت‏هاى سنتى و حکایت‏هاى تاریخى که برخى منابع و مآخذ ارائه مى‏نمایند محصور نماییم. تاریخ این جامعه گرچه هزار سال عمر دارد، اما حقیقت این است که جز یکى دو قرن اخیر، باقى آن در انزوا و عزلت محض گذشته است، به‏گونه‏اى که در منابع قرن‏هاى مختلف از آنان کمتر سخن رفته است. البته تردیدى نیست که این جماعت با توجه به اعتقادات و تفکراتشان و نیز حضور در مناطق استراتژیک و حساس به لحاظ نظامى و سیاسى، بایستى نقش غیر قابل انکارى در دوره‏ هاى مختلف، به‏ ویژه درتاریخ منطقه سواحل شام بازى کرده باشند. به هر حال، تشتت گزارش ‏هاى تاریخى درباره این جامعه که تا اختلاف کم‏ نظیر در ضبط نام این جماعت پیش رفته است از یک سو، و عدم وجود تاریخ‏هاى محلى ویژه مناطق سواحل شمال شام در جریان تاریخ‏نگارى اسلامى و نیز خشم و نفرت عمومى حکومت‏ها و بعضا توده ‏هاى مردم به‏ ویژه اهل سنت نسبت به این جامعه، به خصوص از قرن ششم به بعد از سوى دیگر، باعث مکتوم ماندن نقش و فعالیت‏ هاى این گروه در حیات سیاسى ـ اجتماعى منطقه شده است. از این رو محقق براى بررسى تاریخ علویان ناگزیر است گزارش‏ هاى پراکنده را از لابه‏ لاى منابع بیرون بکشد، تاریخ شمال شام و سواحل را مستقل از علویان بررسى نماید، بعضا به برخى مآخذ علویان با این فرض که نویسندگان آنان به روایت ‏هاى قومى و نسخه‏ هاى خطى فرقه خود دست‏رسى داشتند اعتماد نماید و سرانجام این که از هر اشاره‏ اى دلالتى را استخراج و تحلیل نماید تا شاید بتواند گزارش بالنسبه کاملى از حیات علویان ارائه کند.

بیشتر مورخان و نویسندگان ملل و نحل پیدایش این فرقه را در قرن سوم هجری دانسته‎ اند. این فرقه در دوره امام حسن عسکری(ع) یا دوران غیبت صغرا در عراق شکل گرفت. این فرقه به محمد بن نُصیر از نزدیکان امام هادی(ع) و بنابر برخی منابع از اصحاب امام حسن عسکری(ع) منتسب است. بر اساس گزارش‎ منابع رجالی در دوران امام هادی(ع) انحرافاتی از محمد بن نصیر آشکار گردید که منجر به تبری امام از وی و طرد او شد. این وضعیت در دوره امام حسن عسکری (ع) نیز ادامه یافت. انحرافات وی در دوره امام حسن عسکری بر غلو در حق ائمه (ع) متمرکز بود. بنیانگذار فرقه نصیریه در دوره غیبت صغری، ادعای بابیت و سفارت امام زمان(عج) کرد. بر اساس این، او مدعی شده بود محمد بن عثمان عمری دومین نائب از نواب اربعه امام زمان(عج) است. این اقدام وی موجب شد از حلقه نزدیکان امام منع شود. ابن نصیر پس از مطرود شدن، ادعای نبوت و الوهیت کرد. او به تناسخ معتقد بود و درباره امام هادی غلو کرده، ادعای ربوبیت وی را مطرح می‎کرد. پس از ابن نصیر، محمد بن جندب جانشین وی شد اطلاعات تاریخی در مورد او موجود نیست. بعد از ابن جندب نیز محمد جنان جنبلانی که بعدها طریقت جنبلانیه را در تصوف پایه‌گذاری کرد جانشین وی شد. جنبلانی به مصر سفر کرد و در آنجا با حسین بن حمدان خصیبی، فرد تاریخ ساز فرقه نصیریه، آشنا شده و او را به شاگردی پذیرفت. خصیبی پس از وفات جنبلانی در سال ۲۸۷ هجری قمری در عراق، جانشین وی و زعیم علویان شد. خصیبی از عراق به حلب رفته و در دوره سیف الدوله حمدانی دعوت خود را ادامه داد. خصیبی توانست با آمیختن آموزه ‎های نصیری با تصوف و همچنین با حمایت دولت حمدانی به ویژه سیف‎ الدوله پایه‎ های نصیریه را در شام تثیبت کرده و به طور کلی انتقال نصیریه از عراق به مناطق شمالی شام را فراهم کند.

باورها و اعتقادات نصیریان

نصیریه از منظر تاریخی و در نگاه منابع ملل و نحل جزء فرق غلات شیعه طبقه بندی شده‎ اند. بیشتر منابع، این فرقه را از فرقه‌های غالی منشعب از امامیه در دوران غیبت صغری به شمار آورده‌اند. اعتقاد به حلول خداوند در امام علی(ع) و الوهیت او، اسقاط تکالیف دینی و اباحه محرمات، تأویل‌گرایی و تناسخ همواره به عنوان یکی از اصول اساسی اعتقادات نصیریه در طول تاریخ حیات آنان بوده است. آنان معتقدند پیامبر(ص)، ائمه (ع) را مرجع و رهبر دینی مسلمانان قرار داده است. علویان به تبری از دشمنان ائمه معتقدند. انحرافات شدید غالیانه علویان ارتباط محکمی با شرایط خاص تاریخی، جغرافیایی و بستر عقیدتی که در آن رشد کرده‎ اند دارد. از جمله این شرایط خاص می‌توان به فشار حکومت‎های جور و تعصبات مذهبی دولت ‎های سنی مناطق شام، سکونت در مناطق مرزی میان مسلمانان و صلیبیان و حملات مداوم صلیبی ‎ها به آنان، و انزوای جغرافیایی و قطع ارتباط آنان با مراکز تشیع امامی اشاره کرد. این وضعیت منجر به تأثیر آنان از تصوف، اسماعیلیه و مسیحیت شد. البته برخی از گزارش ‎های صاحبان کتب فرق و مذاهب درباره علویان سوریه نیز اتهاماتی بوده که به آنان زده می‎شد که آن نیز ناشی از تعصبات مذهبی این دسته از نویسندگان است.

در مقابل در دوره معاصر شمار زیادی از گروه ‎های علوی خود را ملتزم به اجرای احکام و شریعت اسلام می‎دانند و هرگونه اباحه و اعتقاد به حلول و تناسخ را باطل می‎شمارند. این وضعیت جدید تا حدی است که برخی مدعی‎اند نصیریه فرقه‎ ای است که دچار استحاله شده است؛ زیرا آنچه امروز به عنوان عقاید علویان شناخته می‎شود، کمتر شباهتی به گزارش منابع قدیمی فرق در باب فرقه نصیریه دارد.

  1. .محمدبن عبدالکریم شهرستانى، الملل و النحل، ج 1، ص 192.
  2. ابوموسى حریرى، العلویون النصیریون، ص 29-30.
  3. متى موسى، «پیدایش نصیریان»، ترجمه حسین مفتخرى، فصلنامه تاریخ اسلام، ش 3، زمستان 79، ص 107-122.
  4. محمدجواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامى، ص 442.
  5. هاشم عثمان، تاریخ العلویین، وقائع و احداث، ص 15.