جیطالی، اسماعیل بن موسی، قناطر الخیرات، ج۱، ص۲۸۱. عمان، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
مگر آنکه به چهار شهادت ایمان بیاورد: شهادت به وحدانیت خدا، به رسالت پیامبر اکرم (صلياللهعليهوآله) از جانب خدا، به رستاخیز پس از مرگ و به قَدَر. هرگاه بندهای این چهار شهادت را به زبان آورد، ایمان او از نظر مردم کامل است. <ref> طبری، تاریخ، ج ۵، ص۵۶۶ </ref>
===ارتباط اباضیه به شیعه و معتزله===
شاخصههای عقیدتی اباضیه به [[معتزله]] و [[شیعه]] نزدیکتر از اهل سنتاند، چنان که در بحث از حقیقت صفات الهی و مفهوم آن، رؤیت خداوند در قیامت ، آزادی و اختیار انسان و نقش وی در اعمال خویش در عین پذیرش نقش قدرت الهی بر افعال انسان، تفسیر عقلانی از حسن و قبح و پارهای دیگر از مسائل از [[شیعه]] و [[معتزله]] متأثرند، گرچه در تفسیر ایمان و تعریف آن به قول لسانی، تصدیق قلبی و عمل به اعضا و نیز اعتقاد به خلود مرتکب کبیره در جهنم در صورت عدم توبه و حکم به کفر آنان، به [[خوارج]]نزدیکاند، جز آنکه معتقدند کفر مرتکب کبیره نه از نوع کفر دین و ملت بلکه از نوع کفر نعمت است، از این رو مرتکب کبیره را [[موحّد]] میدانند نه مشرک و ازدواج و ارثبری از آنان را جایز و کشتن آنان را ممنوع میدانند مگر، آنکه آنان شروع کننده جنگ باشند.
== '''ادامه سیاست اباضیه''' ==
ابوالشعثاء جابر با حجاج بن یوسف ثقفی روابطی دوستانه داشت؛ ولی این حسن رابطه دیری نپایید و حجاج به کشتن اباضیه مانند دیگر خوارج پرداخت، و در زمان او بیشتر بزرگان اباضی به عمان تبعید شدند
== '''پراکندگی جمعیت''' ==