نویسنده{{جعبه اطلاعات فرقه| عنوان = اهل حدیث| تصویر = [[پرونده: حدیثه متقی زادهکتاب-جوامع-حدیثی-اهل-سنت.jpg|بندانگشتی|اهل حدیث]]| اندازه تصویر =| توضیح تصویر = کتابی درباره اهل حدیث|مؤسس = احمد بن حنبل| سال تأسیس =| قدمت =| گرایش = سنی| گستره جغرافیایی =| شهرهای مهم = شام، رحاب| زیارتگاهها = | وقایع مهم =| حکومتها =| علل پیدایش =| نامهای دیگر = اصحاب اثر | از فرقههای =| از شاخههای =| باورها = تکیه بر ظاهر نصوص اعتقادی از کتاب و سنت | داعیان =| فرقهها =| شاخهها =| رهبر/امام کنونی =| رهبران/امامان = احمد بن حنبل، ادریس شافعی، اسحاق بن راهویه | آئینها =| کتابهای مهم =| وضعیت =| تاریخ انقراض =| تعداد پیروان =| مؤسسات =| مذهبی =| اجتماعی =| سیاسی =}}
=تعریف='''مکتب اهل حدیث، حدیث'''، که یکی از مذاهب [[اهل سنت]] است، از اولین جریانهای مهم اعتقادی در اسلام محسوب میشود و تأثیر زیادی بر پیدایش [[مکتب اشعری ]] داشته است. اهل حدیث تنها به ظواهر قرآن و حدیث اعتقاد داشتند و عقل را به عنوان منبع مستقل برای استنباط عقاید نمیپذیرفتند. آنها با هرگونه اندیشهورزی در دین مخالفت میکردند و [[علم کلام ]] را انکار میکردند <ref>تاریخ فرق و مذاهب اسلامی، ص 69</ref>{{تاریخ فرق و مذاهب اسلامی}}تعریف هایی مجرد و مبتنی بر لفظ مانند تعریف [[ابوحاتم رازی ]] که اهل حدیث یا اصحاب حدیث را گروهی منکر کاربرد قیاس و رأی دانسته است که تنها از حدیث نبوی و آراء صحابه و تابعین پیروی میکنند، می کنند، تعریفی نمادین است که هرگز نباید به دنبال تعمیم آن در بارۀ تمامی گروههای گروه های شهرت یافته به اصحاب حدیث بود و تنها باید با جست وجو در تاریخ، مصداقی را برای آن مشخص کرد.<ref>مقاله اصحاب حدیث </ref>
=پیدایش=
در نیمه نخست سده ۲ ق، فقه مرحله نظامگرا را پشت سر گذاشته و وارد دوره تدوین شد که در پی جویی از تاریخ تقابلهای مذهبی آن، گروه اصحاب رأی با تکیه بر اجتهاد فقهی پدید آمد. در سدهٔ نخست هجری نخستین رویارویی میان یک گروه از تابعان که میانه همان سده، هرچند نزاع بر سنتهای پیشین اصرار می ورزیدند با گروه مقابل یعنی جمعی از دانشجویان جوان خود، رخ مینماید سر ارأیت کاهش یافت، اما اختلاف درباره مشروعیت رأی، دو جریان فقهی را در برابر هم قرار داد: یکی طرفداران رأی و دیگری پیروان سنت که هنوز به دنبال طرح پرسشهایی تقدیری (فرضی) نام اصحاب حدیث شناخته نمیشدند. در آن دوران، اصطلاح «اثر» مفهومی گستردهتر از حدیث داشت و گفتار و رفتار صحابه و گسترش دادن نظری فقه بوده اندتابعین را نیز در بر میگرفت. اصطلاح «اثر» در برابر «رأی» بهکار میرفت و تقابل این گروه دو در آثار فقیهانی چون ابن جریج و اوزاعی منعکس است. گروهی از سوی جناح غالب سنت گرا، «اصحاب ارأیت خوانده میشد اما هنوز این گروه جوان عالمان سنتگرا که بعدها به اصحاب حدیث معروف شدند، در زمان خود با عنوان اصحاب اثر یا آثار شناخته میشدند.<ref>مقاله اصحاب حدیث</ref> =سیر تاریخی=از چنان موقعیتی برخوردار نشده بودند تا سنت گرایان خود نیز میانه سده ۲ ق، تدوین حدیث در تقابل میان اهل اثر شدت گرفت و با ایشان نیازمند نامیده شدن افزایش احادیث مرفوع، اعتبار آثار صحابه و تابعین کاهش یافت. بهتدریج، در هر دو جریان اصحاب رأی و اصحاب اثر، نقد نظری به نامی بوده باشندجایگاه آثار آغاز شد و کسانی چون ابویوسف و شافعی در این زمینه پیشگام بودند. در نسل بعد نیاز روزافزون ربع دوم همان سده، عنوان «اصحاب حدیث» در عراق به طلاب حدیث ناآگاه به فقهی نظام پذیر آداب علمی اطلاق میشد و برخوردار از ساختاری قانونمند شرایط را به زیان سنت گرایان این کاربرد تا پایان سده ادامه یافت. اما در نیمه نخست سده ۳ ق، معنای این عنوان تغییر داد یافت و مفهومی افتخارآمیز یافت؛ سنتگرایانی چون احمد بن حنبل و ناتوانی روز افزای آنان اسحاق بن راهویه خود را اصحاب حدیث مینامیدند. در پاسخگویی ادامه، این عنوان به نیازهای اجتماعی مفهومی عام برای تمام سنتگرایان تبدیل شد، بیتوجه به زودی جایگاه خصم را در محافل علمی مستحکم ساختتفاوتهای تاریخی و فکری آنان.<ref>مقاله اصحاب حدیث</ref> =دولت های مهم=ندارد
=اشخاص مهم=از معروفترین چهرههای اهل حدیث میتوان به روزگار نسل دوم تابعان در کوفه که این تقابل بیشتر در آنجا دیده میشد مکتب اصحاب ابن مسعود به ریاست ابراهیم نخعی و حماد افراد زیر اشاره کرد : * [[محمد بن ادریس شافعی]][[پرونده:محمد بن ابی سلیمان در طی دو نسل به تدریج گرایش ارأیت را برگزیدند و از سنت گرایی تند دوری کردند در حالی که مکتب عامر شعبی در برابر پدیده ارأیت مقاومتی افزون از خود نشان داد در بصره یکی از اختلافاتی که تقابل مکتب حسن بصری و ابن سیرین را شکل میداد مسأله ارأیت و ستیز جناح ابن سیرین با این پدیده بود در سرزمین حجاز مکه در کاربرد نظر و برخورد درایی با مسائل دینی بیشتر به ارأیت گرایش داشت در حالی که در مدینه هنوز بیشترین اصرار بر تقدیر ستیزی و کمترین رغبت برای ارأیت دیده میشدادریس شافعی.jpg|بندانگشتی|محمدبن ادریس شافعی]]
در نیمه نخست سده ۲ ق، فقه در طی تحولی سریع مرحله فقه نظام گرا را پشت سر گذارده و شتابان روی به سوی مرحله ای دیگر یعنی تدوین نهاده بود که شکل گیری گروهی با عنوان اصحاب رأی حاصل آغاز همین مرحله در تکوین فقه بود. در میانه سده ۲ ق نزاع بر سر ارأیت و پرسشهای تقدیری نزاعی تقریباً پایان یافته بود، اما نزاع محافل دینی در باب استعمال رأی و حدود کاربرد آن موضوعیتی کاملاً متفاوت داشت که دو گروه جدید را در مقابل یکدیگر نهاده بود گروهی که رأی فقهی را ارجی ویژه می نهادند و به اصحاب رأی (هـ (م) شناخته بودند و گروهی که به رویارویی با آنان برخاسته بر پیروی سنت پیشینیان اصرار داشتند اما هنوز در آن روزگار به «اصحاب حدیث شناخته نمی شدند.
پیش از آغاز سخن درباره نام این گروه باید یادآور شد که در فرهنگ روایی سده های نخستین اصطلاح «اثر» مفهومی اعم از حدیث داشته و افزون بر احادیث مروی از پیامبر اسلام (ص) روایاتی حاکی از گفتار و کردار صحابه و تابعان را نیز شامل میشده است.
گفتنی است که در عصر اتباع تابعان افزون بر حدیث نبوی گفتار و کردار صحابه و تابعان البته برجستگان (آنان نیز به صورت نقل از فرد یا نقل ،جمعی به سان آیینه ای از سنت نبوی موضوعیت یافته بوده و در کنار دریافته ها از پیامبر (ص) در تعالیم دینی مورد توجه قرار میگرفته است.
بررسی نمونه های گوناگون از متون تاریخی حکایت از آن دارد که در دهه های میانی سدهٔ ۲ ،ق، درست در عصر شکوفایی مکتب اصحاب رأی و مقابل شدن آن با مکتب سنت گرا اصطلاحی که شاخص علم پیشینیان بوده و در برابر «رأی» به کار می رفته اصطلاح «اثر» بوده است؛ چنانکه این تقابل میان دو اصطلاح اثر و رأی در عباراتی از زبان ابن جريج، زرارة بن اعین اوزاعی و سفیان ثوری در منابع تاریخی ثبت شده است.در واقع باید گفت طیفی از عالمان سنت گرا که در سده ۲ ق در برابر اصحاب رأی صف آراسته و در منابع متأخر با عنوان عام {اصحاب
حدیث} نام یافته اند، به تعبیر عصر خود {اصحاب اثر} یا {اصحاب آثار} خوانده میشده اند.<ref>اصحاب حدیث</ref>
=سیرتاریخی=
به عنوان نتیجه قابل انتظار از تدوین حدیث که از میانۀ سدۀ ۲ ق جریان جدی آن آغاز گشته بود این گرایش در میان اهل اثر به طور روزافزونی تقویت می شد که با وجود کثرت احادیث مرفوع و امکان دست رسی به آنها وجهی برای نهادن اعتباری همچون گذشته به آثار صحابه و تابعین وجود نخواهد داشت.به هر روی با روند تدوین و نیز افزایش ارتباط بین بومها به تدریج باب نقد نسبت به آثار و محدود کردن دامنه آثار معتبر چه در محافل اصحاب اثر و چه در محافل اصحاب رأی گشوده شد و کسانی چون قاضی ابویوسف و شافعی در دو حوزه به نقد نظری جایگاه آثار به عنوان مستند شرعی برخاستند.<ref>اصحاب حدیث</ref>
اصحاب حدیث از ربع دوم سده ۲ ق تا پایان آن سده در عراق به مفهومی خاص و متفاوت با مفهوم اصطلاحی مورد بحث به کار میرفته است. در روایاتی از زبان سلیمان اعمش گروهی با عنوان اصحاب حدیث مورد عتاب قرار گرفته اند که مقصود از آن کسانی جز طلاب حدیث نبوده که آداب ندانی برخی از آنان در تعلم استاد را به ستوه آورده است. شواهد متعددی از ربع دوم همان سده در دست است که رواج همین کاربرد را دست کم در عراق نشان میدهد و نمونه هایی دیگر حکایت از آن دارند که این کاربرد تا اواخر سده ۲ ق دوام داشته است.
* '''احمد بن حنبل'''در نیمه نخست سدهٔ ۳ ق اصحاب حدیث با بار معنایی پیروان تحلیل اندیشه فقهی احمد بن حنبل، باید گفت، او بیش از همه بر پیروی از حدیث نبوی مفهومی افتخار آمیز یافت و سنت گرایانی برجسته چون احمد بن حنبل ترک قیاس و اسحاق بن راهویه خود رأی – جز در موارد ضرورت - پای می فشرد و همفکرانشان در کنار این برخورد، پرهیز از طرح مسائل تقدیری را اصحاب حدیث خواندندنیز مبنای خود ساخته بود.در فقه احمد، این راستا به تدریج زمینه ای برای گروههای مختلف فکری پدید آمد تفکر شافعی که اصحاب حدیث را عنوانی عام برای سنت گرایان تلقی کنند مفسر کتاب الله است، با تأکید بیشتری مطرح شده و بدون پیروی از ظواهر کتاب با وجود احادیث معارض، سخت نکوهش شده است. در نظر گرفتن مراحل تاریخی استناد به احادیث، احمد بر آن بود که احادیث «منکر» را باید وانهاد و تمایزهای فکری این نام تنها احادیث «معروف» را هم بر متأخران و هم بر متقدمان اطلاق نمایندصادر شده از پیامبر (ص) تلقی کرد.<ref>مقاله اصحاب حدیث</ref>
=دولت های مهم=
* [[اسحاق بن راهویه]] =اشخاص انشعابات=ندارد =عقاید مهم=1. تفسیر نصوص اعتقادی: تکیه بر ظاهر آیات و روایات بدون تأویل و تحلیل عقلی؛ تأکید احمد بن حنبل بر پرهیز از برداشت درایی از معروفترین چهرههای اهل متون<ref>مقاله اصحاب حدیث میتوان به افراد زیر اشاره کرد : </ref> .* محمد بن ادریس شافعیمحمد بن ادریس شافعی، فقیه و اصولی نامدار مکی، از آنجا که مراحل تحصیل خود را 2. اختلافات درونجریانی: اتفاقنظر در مکه، مدینه، یمن و عراق گذرانید به خوبی با مذاهب گوناگون فقهی عصر خود آشنا شد مسائل کلامی چون صفات باری، قدر و اندیشه فقهی او حاصل برخورد تعالیم بومها و مکاتب گوناگون بود. او منزلت فاسق؛ اما اختلاف در فقه نظامی مدون مسائل سیاسی، امامت و روشمند عرضه کرد که در کلیت قیام با موازین سنتی شمشیر<ref>مقاله اصحاب حدیث قابل انطباق بود و مبانی آن را در کتاب الرساله به تحریر در آورد و از این رهگذر به عنوان نویسنده نخستین اثر نسبتاً جامع در علم اصول شهرت یافت</ref>. 3. شافعی چگونگی تمسک به ادله اعم از کتاب تعریف ایمان: ایمان شامل قول، عمل و سنت نیت است و اجماع قابل افزایش و نیز کاربرد رأی را بازبینی اساسی کرد، به طوری که در مقایسه روش او با اصحاب اثر متقدم تفاوتهایی به ظاهر جزئی، ولی در عمل بسیار زیربنایی به چشم میخوردکاهش میباشد<ref>اصحاب حدیثتاریخ فرق و مذاهب اسلامی، ص70</ref>.
شافعی در استناد به کتاب، عمومات ظاهری قرآن کریم را قابل تمسک نمی شمرد و با طرح این اندیشه که سنت نبوی مفسر ظواهر کتاب است، در عمل تمسك به ظواهر كتاب را نسبت به احادیث محدود می کرد4. تکیه بر حدیث به عنوان آیینه سنت قضا و قدر: همه چیز به تبع مفسر کتاب، در نظام فقهی شافعی به عنوان محوری اساسی به شمار میرود و این تکیه تا حدی است که با محدود کردن مراجعه مستقیم به کتاب، فقهی (حدیث مدار) را مطرح ساخته است.در برخورد با آثار صحابه و تابعین، شافعی با ارائه تعریفی مضیق از سنت، تنها احادیث مرفوع را نماینده سنت شمرده، و به شیوه فقیهان پیشین چون مالک و اوزاعی در تقليد صحابه و گاه ترجیح دادن اقوال منقول از آنان بر احادیث مرفوع تاخته، و سیره شیخین را نیز در این باب مستثنی ندانسته تقدیر الهی است . این برداشت شافعی از سنت و برخورد نظری او با آثار غیر مرفوع، در واقع نقطه عطفی مهم در بازگشت انسان گریزی از اثرگرایی به معنای عام به پیروی از احادیث نبوی است که به عنوان گرایشی آشکار در محافل سنت گرای سده ۳ ق مشاهده می گردد. درباره اجماع نیز شافعی برپایه همان ویژگی غیر بومی بودن فقهش، تنها (اجماع تمامی امت) را به عنوان دلیلی شرعی قابل استناد دانسته، و گاه اجماع را در تخصیص حدیثی فقهی، یا منصرف کردن دلالت آن از مفهوم ظاهری به مفهوم «مؤول» حجت شمرده استندارد<ref>اصحاب حدیثتاریخ فرق و مذاهب اسلامی، ص70</ref>.
* احمد بن حنبلدر تحلیل اندیشه فقهی احمد بن حنبل، باید گفت، او بیش از همه بر پیروی از حدیث و ترک قیاس و رأی – جز در موارد ضرورت - پای میفشرد و در کنار این برخورد، پرهیز از طرح 5. مسائل تقدیری را نیز مبنای خود ساخته بود. در فقه احمد، این تفکر شافعی که سنت مفسر کتاب الله است، با تأکید بیشتری مطرح شده و پیروی از ظواهر کتاب با وجود احادیث معارض، سخت نکوهش شده است. در استناد به احادیث، احمد بر آن بود که احادیث «منکر» را باید وانهاد سیاسی و تنها احادیث «معروف» را صادر شده از پیامبر (ص) تلقی کرد.<ref>اصحاب حدیث</ref>دینی:
*خلافت از آنِ قریش تا روز قیامت است.
* اسحاق بن راهویهعالم خراسانی اسحاق بن راهويه که برخلاف معاصرش احمد، فقیهی کم شناخته است، در دانش فقهی، از تنوعی در تحصیل برخوردار بوده، استادانی از بومها و مکاتب مختلف را درک کرده، و همین ویژگی، در مقایسه جهاد حتی با احمد، فقه او را با نوعی توسع و اعتدال نسبی همراه کرده امام ظالم واجب است. از آنجا که فقه اسحاق نیز زاده شرایط مشابه احمد در محیط حدیث گرایان بغداد است، نخست باید همراهی او با احمد را انتظار داشت و سپس به دنبال تفاوت روشها بود.<ref>اصحاب حدیث،</ref>
=انشعابات=*نماز جمعه، عیدین و حج بدون امام صحیح نیست.
*صدقات و مالیاتها باید به حاکمان ظالم سپرده شود<ref>تاریخ فرق و مذاهب اسلامی، ص70</ref>.
=عقاید مهم= در مقایسه ای کلی میان باور متقدمان و متأخران از اصحاب حدیث البته با صرف نظر از جزئیات میتوان گفت که گرایش غالب در میان ایشان تکیه بر ظاهر نصوص اعتقادی از کتاب و سنت بوده است آنچه تعالیم احمد بن حنبل، پیشوای اصحاب حدیث متأخر را از متقدمان اصحاب اثر متمایز میسازد عمده اختلافی است که در شیوه برخورد آنان با نصوص اعتقادی وجود داشته است6. چه پرهیز شدید احمد از هر گونه تأویل و برداشت درایی از نصوص قرآنی و متون روایی و اصرار بر باور آوردن به ظاهر نصوص بی چون و چرا و بدون تلاشی تکفیر: تکفیر گناهکاران جایز نیست، مگر در جهت تحلیل عقلی ،آنها نظام اعتقادی احمد و اصحاب حدیث متأثر از او را به صورت يك مجموعه توجیه نشده از قالبهای مأثور در آورده است. آنچه به عنوان اساسی ترین اختلاف در میان گروههای گوناگون اصحاب حدیث میتوان عنوان کرد اختلاف دیدگاههای ایشان در مباحث سیاسی اعتقادی امامت و قیام به سیف است؛ در حالی که در مباحث محض کلامی چون صفات باری قدر و منزلت فاسق کمتر اختلافی در میان اصحاب حدیث به چشم میخورد.موارد خاص <ref>اصحاب حدیثتاریخ فرق و مذاهب اسلامی، ص70</ref>.
از طرفی اهل حدیث بر این 7. ایمان به غیبیات: باور بودند که ایمان شامل قول، عمل و نیت است و قابل افزایش و کاهش است. از طرفی، معتقد بودند که همه چیز به تقدیر خداوند است و انسانها نمیتوانند از قضا و قدر گریزی داشته باشند. همچنین خلافت عذاب قبر، صراط، میزان، نفخ صور، بهشت و امامت را تا روز قیامت از آن قریش میدانستند و جهاد را لازم میدانستند حتی اگر امام عادل نباشد.جهنم <ref>تاریخ فرق و مذاهب اسلامی، ص70</ref>.
علاوه بر این، نماز جمعه، حج و نماز عیدین را بدون امام پذیرفته نمیدانستند و صدقات و مالیاتها باید در اختیار سلاطین باشد حتی اگر ظالم باشند8. از سویی دیگر، تکفیر مسلمانان به خاطر گناهانشان را جایز نمیدانستند مگر در موارد خاص. به عذاب قبر، صراط، میزان، نفخ صور، بهشت و جهنم نیز ایمان داشتند و قرآن را : قرآن کلام خدا و غیر مخلوق میدانستند.است <ref>تاریخ فرق و مذاهب اسلامی، ص70</ref>.
=پراکندگی جمعیت=
رواج مذهب فقهی دقیق ترین اطلاعات دربارۀ پراکندگی جغرافیایی مذاهب اصحاب حدیث در سدهٔ ۴ ق مرهون گزارشهای [[مقدسی]] است. او قلمرو اصلی این مذاهب را اقالیم [[شام]] اقور (بلاد جزیره) و [[رحاب]] (آذربایجان و ارمنیه) دانسته و ۵ ق:در تفصيل مطلب، مذهب اصحاب حدیث در اقور و رحاب را [[حنبلی]] و در شام را [[اوزاعی]] گفته است.<ref>مقاله اصحاب حدیث</ref>
دقیق ترین اطلاعات در بارۀ *نقشه پراکندگی جغرافیایی مذاهب اصحاب حدیث در سدهٔ سده ۴ و ۵ ق مرهون گزارشهای مقدسی است: 1. او قلمرو اصلی این مذاهب را اقالیم شام اقور (بلاد جزیره) و رحاب (آذربایجان و ارمنیه) دانسته و در تفصيل مطلب، مذهب : اصحاب حدیث در اقور و رحاب را حنبلی و در شام را این منطقه پیرو مذهب اوزاعی گفته است.بودند <ref>مقاله اصحاب حدیث</ref>.
افزون بر این مقدسی بدون آنکه از قلمرو روشنی سخن گوید به گستردگی پیروان ابن راهویه در عصر خود اشاره کرده است، راهویانی که بعید نیست همان 2. اقور (بلاد جزیره) و رحاب (آذربایجان و ارمنیه): مذهب حنبلی رواج داشته است <ref>مقاله اصحاب حدیثی باشند که جغرافی نویسان سده ۴ ق، از غلبه آنان در گستره وسیعی از حدیث</ref>. 3. جنوب شرقی ایران، مشتمل بر اقلیم فارس و ایران (فارس، کرمان تا سواحل جنوب سخن گفته اند): پیروان ابن راهویه حضور داشتهاند که احتمالاً همان اصحاب حدیث این مناطقاند <ref>مقاله اصحاب حدیث</ref>. 4. این سخن مقدسی که در اقلیم سند اکثر : اکثریت مردم بر مذهب اصحاب حدیثند و حدیث بودند، اما حنبلیان در آنجا مذهب حنبلی راه ندارد، در صورت پذیرش یکپارچگی این صاحب حديثان با آنجا حضور نداشتند<ref>مقاله اصحاب حدیث ،کرمان احتمال راهوی بودن آنان را استوارتر میسازد</ref>. 5. مذهب سفیان ثوری افزون بر رواج در محیط عراق : در بخشی عراق، بخشهایی از یمن و مناطقی از جبال ایران چون مانند دینور دست کم تا اواخر سده ۴ ق پیروانی داشته داشت و تا اواخر سده ۵ ق به حیات محدود خود ادامه داده است.دوام آورد <ref>مقاله اصحاب حدیث</ref>.
=منابع تکمیلی=
* [https://www.google.com/url?sa=t&source=web&rct=j&opi=89978449&url=https://jrt.shirazu.ac.ir/article_1330.html&ved=2ahUKEwivlfnjk6yNAxUYSaQEHaDtHSUQFnoECB0QAQ&usg=AOvVaw0hZextipaB9561TEgdUkKh تشبیه، تفویض و تأویل در مکتب اصحاب حدیث، هادی حجت، فصلنامه اندیشه دینی دانشگاه شیراز، پیاپی 20، صفحات 125_156، پاییز 1385.]* [https://www.google.com/url?sa=t&source=web&rct=j&opi=89978449&url=https://ensani.ir/fa/article/382165/%25D8%25AA%25D8%25AD%25D9%2584%25DB%258C%25D9%2584-%25D9%2585%25D9%2581%25D9%2587%25D9%2588%25D9%2585-%25D8%25B5%25D8%25AD%25D8%25A7%25D8%25A8%25DB%258C-%25D8%25A7%25D8%25B2-%25D8%25AF%25DB%258C%25D8%25AF%25DA%25AF%25D8%25A7%25D9%2587-%25D8%25A7%25D8%25B5%25D8%25AD%25D8%25A7%25D8%25A8-%25D8%25AD%25D8%25AF%25DB%258C%25D8%25AB&ved=2ahUKEwjcrYCxk6yNAxXmMfsDHVBKHXkQFnoECBQQAQ&usg=AOvVaw11T_S10AJBwVaHa95_IWuy تحلیل مفهوم صحابی از دیدگاه اصحاب حدیث، علی عبدالله زاده و محمود کریمی، دوفصلنامه علمي پژوهشي «مطالعات قرآن و حديث»، سال يازدهم، شمارة اول، پاييز و زمستان 1396 ،پياپي21 ،صص205-22.]
=پانویس=
=منابع=
نویسنده:[[کاربر : Motaghizade|حدیثه متقی زاده]]
* تاریخ فرق و مذاهب اسلامی، رضا برنجکار، تهران: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی. 1387. فایلpdf
* [https://www.cgie.org.ir/fa/article/230725/%D8%A7%D8%B5%D8%AD%D8%A7%D8%A8-%D8%AD%D8%AF%DB%8C%D8%AB اصحاب حدیث، احمدپاکتچی، دایره المعارف بزرگ اسلامی، جلد نهم ].*[https://www.google.com/url?sa=t&source=web&rct=j&opi=89978449&url=https://archive.org/details/abu-abdurahman-kurdi-f_barid_20180113_2000&ved=2ahUKEwj8n7bKlKyNAxVQV6QEHUsZNuQQFnoECB8QAQ&usg=AOvVaw3y1B1G0LURT-_R3i9lPASK سیر تاریخی مذاهب اهل سنت و جماعت، فریدون اسلام نیا، 1389. 793ص.]*[https://www.google.com/url?sa=t&source=web&rct=j&opi=89978449&url=https://samta.samt.ac.ir/product/13586/%25D8%25AC%25D9%2588%25D8%25A7%25D9%2585%25D8%25B9-%25D8%25AD%25D8%25AF%25DB%258C%25D8%25AB%25DB%258C-%25D8%25A7%25D9%2587%25D9%2584-%25D8%25B3%25D9%2586%25D8%25AA&ved=2ahUKEwiwlYu1lqyNAxWdTKQEHawnLo8QFnoECCAQAQ&usg=AOvVaw2Kv25mKQn4E4rfUxN-DZG7 جوامع حدیثی اهل سنت، مجید معارف، 1383. 252ص.]* [https://www.google.com/url?sa=t&source=web&rct=j&opi=89978449&url=https://fa.wikifeqh.ir/%25D8%25A7%25D9%2587%25D9%2584_%25D8%25AD%25D8%25AF%25DB%258C%25D8%25AB&ved=2ahUKEwjC-4me0oWNAxXnTKQEHSOsO6oQFnoECCUQAQ&usg=AOvVaw2oQEUkx_oHSZX2FW2r5xIe پایگاه ویکی فقه، اهل حدیث] [[رده:فرق _ و _ مذاهب_ اسلامی]]