باز کردن منو اصلی

تاریخ‌نما β

تغییرات

اشاعره

۴٬۲۶۷ بایت اضافه‌شده، ۲ سپتامبر
جز
سیر تاریخی
| از فرقه‌های =کلامی
| از شاخه‌های =اهل سنت
| باورها =یافتن تعادل بین باورهای دینی و منطق و عقلانیت | داعیان =ابوذر هروی، ابوجعفر سمنانی، ابوبکر باقلانی
| فرقه‌ها =
| شاخه‌ها =
| رهبران/امامان =فخر رازی، امام الحرمین جوینی، امام محمد غزالی
| آئین‌ها =
| کتاب‌های مهم =الابانه، اللمع
| وضعیت =
| تاریخ انقراض
==زمینه های پیدایش==
{{تاریخ فرق و مذاهب اسلامی}}
اساس [[مذهب معتزله]] بر استدلال عقلی نهاده شده بود. یعنی متکلمان معتزله تفکر منطقی و استدلال عقلی را بر هر چیز دیگری مقدم می داشتند و روایات و آیات [[قرآن]] را با موازین عقلی می سنجیدند، از این رو [[روش کلامی]] معتزله به مذاق مذهبی [[اهل حدیث]] و [[سنت گرایان]] از [[شیعه]] و [[اهل سنت]] و [[فقهای متشرع]] خوش نیامد و در نتیجه مکتب معتزله را مورد حمله و [[تکفیر]] قرار دادند. این مخالفان معتزله، در میان عامه ی [[مسلمانان]] متعصب نفوذ مذهبی داشتند و برای مبارزه با معتزله و کوبیدن عقاید آن مکتب به هر وسیله ای متوسل می‌شدند. به این ترتیب در اوایل قرن چهارم هجری، یعنی هنگامی که [[ابوالحسن اشعری]] (بنیانگذار مذهب اشاعره) بر ضد معتزله برخاست، اوضاع و احوال سیر افکار دینی [[مسلمانان]]، یعنی [[طبقه عوام]] بر ضد [[معتزله]] جریان داشت و حملات اهل سنت و [[اهل حدیث]] و فقهای ساده اندیش، از [[شیعی]] و [[سنی]]، از هر سو به طرف معتزله متوجه شده بود. با آغاز دورهٔ خلافت [[القادر بالله عباسی]] که از عقاید [[اصحاب سنت]] و [[مکتب اشاعره]] طرفداری می‌کرد، پیروان معتزله از سنی و شیعی مورد شکنجه و نفی و حبس قرار گرفتند. بر این مبنا، در نیمه ی اول قرن چهارم هجری [[مکتب کلامی]] [[معتزله]] رو به ضعف نهاد و عقب نشست و حالت دفاع به خود گرفت. در این وضع مساعد، ابوالحسن اشعری، بر ضد معتزله قیام کرد و مذهبی نوین آورد. <ref>مکتب کلامی (مذهب اشاعره)</ref>
==سیر تاریخی==
[[مذهب ابوالحسن اشعری]] در طول زمان دچار تحولاتی گشت. دیدگاه‌های او در آغاز مورد پذیرش علمای [[اهل سنت]] قرار نگرفت، به طوری که اینجا و آنجا با او سخت به مخالفت برخاستند. اما این مخالفت ها عملا سودی نبخشید و [[مکتب اشعری]] به تدریج بر حوزه های فکری اهل سنت چیره شد.
<ref>آشنایی با فرق و مذاهب اسلامی، ص ۷۶. </ref>
* '''[[امام الحرمین جوینی]]''':
بیشترین تاثیر در گسترش [[مذهب اشعری]] به دست [[امام الحرمین جوینی]] (م.۴۷۸ه ق)صورت گرفت.[[ خواجه نظام الملک]] پس از [[تاسیس]] مدرسه [[نظامیه]] [[بغداد]] به سال ۴۵۹ هجری، [[جوینی]] را برای تدریس به آنجا فراخواند. [[جوینی]] نزدیک به سی سال به ترویج مکتب اشعری پرداخت و از آنجا که [[شیخ الاسلام]] و امام [[مکه]] و [[مدینه]] بود، نظرهایش در سراسر [[عالم اسلام]] با احترام مورد پذیرش قرار گرفت. از طریق آثار جوینی مکتب اشعری رواج گسترده‌ای یافت، تا جایی که به عنوان کلام رسمی جامعه [[اهل تسنن]] تثبیت گردید. جوینی به اندیشه‌های اشعری رنگ عقلی و استدلالی بیشتری داد.<ref>آشنایی با فرق و مذاهب اسلامی، ص ۷۷. </ref>در [[رسالهٔ نظامیهٔ]] او آمده است که بعضی به [[تأویل]] آیات کتاب خدا معتقد شدند، درحالی که علمای گذشته از تأویل آیات خودداری، و ظواهر آیات را در موارد خود اجرا و معانی آنها را به پروردگار واگذار می‌کردند.<ref>شیعه در برابر معتزله و اشاعره، ص۱۹۳. </ref>
==عقاید مهم==
اشعری بر خلاف معتزله، معتقد بوده است که《خدا مالک بندگان است، و آنچه که درباره [[مملوکان]] خود بخواهد انجام می‌دهد و هرچه اراده کند فرمان می‌دهد اگر همه خلق جهان را به [[بهشت]] برد، مرتکب حیفی نشده است، و اگر همه آنان را به آتش [[دوزخ]] افکند ظلمی نکرده است...》 درباره رویت خداوند گفته است:
《او را می شود دید زیرا هرچه موجود باشد دیدنی و قابل رویت است و چون [[باری تعالی]] موجود است پس می‌شود او را دید...》<ref>مکتب کلامی ( مذهب اشاعره)</ref>
 
==پراکندگی جمعیت==
* '''گسترش مذهب اشعری در [[خراسان]] و [[ماوراءالنهر]]''':
پس از روزگار شاگردان مستقیم ابوالحسن اشعری، که در [[خراسان]] مذهب استاد خود را استوار ساختند، در طبقهٔ دوم [[متکلمان اشعری]]، سه تن از شاگردان [[باهلی]] به عنوان اساسی ترین حاملان بازنگری در این مذهب به شمار می‌روند: [[قاضی ابوبکر باقلانی]]، که بیشتر در [[عراق]] موثر بوده است، [[ابن فورک اصفهانی]] که در [[شیراز]] و [[نیشابور]] فعالیت‌های گسترده‌ای انجام داد و [[ابواسحاق اسفراینی]] که در [[اسفراین]] و [[نیشابور]] فعالیت‌ می‌کرد. در طول سده‌های پنجم و ششم هجری، [[ابوحامدمحمد غزالی]] و [[فخرالدین رازی]] دو دانشمند اشعری بودند که در تاریخ [[علم کلام]] به طور عام، نقش برجسته‌ای ایفا نموده‌اند. [[فخر رازی]] به خصوص در [[هرات]] نقش اساسی در گسترش [[مباحث کلامی]] داشت. البته در سدهٔ چهارم هجری نیز، جمعی از [[عالمان اشعری]]، مذهب خود را در خارج از [[خراسان]] منتشر ساخته و در بخش‌های گوناگون [[عراق]]، [[حجاز]] و [[شام]] به تبلیغ پرداخته‌اند که از جمله می‌توان به [[ابوذر هروی]] ساکن [[مکه]]، [[ابوجعفر سمنانی]] ساکن [[بغداد]] و [[موصل]] و همچنین [[ابوالفتح سلیم بن ایوب رازی]] در [[صور]] اشاره کرد.
* '''گسترش مذهب اشعری در غرب اسلامی''':
در گسترش [[مذهب اشعری]] در [[غرب]] [[جهان اسلام]]، [[قاضی ابوبکر باقلانی]] اساس تبلیغ به شمار می‌رود. [[باقلانی]] از نفوذ اجتماعی قابل ملاحظه‌ای برخوردار بود و این نفوذ را در جهت ترویج مذهب اشعری در میان عموم به کار گرفت. [[عضدالدوله بویهی]] او را در سال ۳۷۱ هجری به عنوان [[سفیر]] [[خلافت بغداد]] به [[بیزانس]] فرستاد. [[اشاعره]] در [[بغداد]] آن روزگار، از جمعیت قابل ذکری برخوردار بودند؛ اما با وجود این، قدرت یافتن روزافزون [[حنابله]] در [[بغداد]] اوضاع را برای رشد اشاعره در [[عراق]] نامساعد ساخته بود. در [[شام]] نیز به دلیل حضور و نفوذ وسیع [[فرقهٔ کرامیه]]، تبلیغ [[اشاعره]] چندان موفقیت آمیز نبود.
نفوذ [[مذهب اشعری]] در [[مغرب]] تا [[آفریقا]] ادامه داشت؛ اما [[مصر]] به دلیل دوام پایگاه‌های [[خلافت فاطمی]]، با وجود غلبهٔ مذهب [[شافعی]] و [[مالکی]] بر محیط [[اهل سنت]] این منطقه، تا میانهٔ سدهٔ ششم هجری، محیطی مساعد برای ترویج مذهب اشعری نبود. با حذف اقتدار سیاسی [[فاطمیان]]، [[صلاح الدین ایوبی]] بی‌درنگ زمینه را برای رشد مذهب اشعری در [[مصر]] فراهم نمود. <ref>مکتب اشاعره، سایت ویکی فقه.</ref>
 
==منابع تکمیلی==
* درآمدی بر آرائ کلامی و متکلمین(اشاعره)، پروین گلی زاده، نشر الیما.
automoderated، دیوان‌سالاران، developer، مدیران
۸٬۸۱۱
ویرایش