باز کردن منو اصلی

تاریخ‌نما β

ماتریدیه

زهرا قاسمی

محتویات

تعریف

ماتریدیه یکی از مذهب های اهل سنت است که این مذهب در قرن سوم هجری پدید آمده است. ماتریدیه در مسئله هایی مثل حسن و قبح و عدم جسم انگاری خداوند با کلام الگو:امامیه شباهت دارد ولی درباره امامت با شیعیان اختلاف نظر دارند. بنا به برخی گزارش ها اکنون بیش از نیمی از اهل سنت پیرو مکتب ماتریدیه هستند. ماتریدیه پیروان ابومنصور محمدبن محمدبن محمود ماتریدی سمرقندی هستند و مبانی اصلی این مذهب در ۵ بخش مطرح می شود:

البته این مبانی در ابتدا از عقاید الگو:ابوحنیفه گرفته شده است اما توسط ابومنصور ماتریدی و شاگردانش نظام مند گردیده است.

پیدایش

در ابتدای قرن چهارم دو شخصیت در دو منطقه، سر بلند کردند و مکتبی را که در حقیقت مکتب معتدلی میان الگو:اهل حدیث و مکتب معتزله بود، پدید آوردند.یکی از این دو نفر ابوالحسن اشعری است که در عراق از مذهب الگو:اعتزال توبه کرد، و خود را یار و یاور الگو:احمد بن حنبل معرفی نمود. همان طور که مذاهب چهارگانه فقهی به تدریج مذهب اهل سنت گردیدند.دیگری ابو منصور ماتریدی سمرقندی بود که در مشرق جهان اسلام، به جانبداری از اهل حدیث برخاست، و درست همان کاری را انجام دارد که همتای او الگو:اشعری انجام داد، و عجیب این که این دو بنیانگذار، در حالی که در یک عصر می زیستند و در یک مسیر گام بر می داشتند، از کار یکدیگر آگاه نبودند.

سیر تاریخی مذهب ماتریدیه

ماتریدی یکی از دو حوزه بزرگ کلام نظری است که پس از بر چیده شدن بساط مکتب اعتزال و برخی مکاتب کوچک دیگر در میان مسلمانان اهل سنت رواج یافت. در ایامی که آیین اشعری سرانجام میان الگو:شافعیان و مالکیان به صورت قدرتمندترین آیین در آمد ماتریدیه مکتب کلامی رایج حنفیه بود و الگو:عثمانی ها ترجیح می¬دادند که فقه حنفی شریعت رسمی حکومتشان باشد. بنابراین به پیشرفت کلام ماتریدی که به اندازه آیین اشعری مقید به الگو:تسنن بود و می¬توانست جایگزین آن شود ولی آیین اشعری که در این زمینه از نظر علمی در جذب افکار قوی تر بر رقیبش پیشی جست. اما به هر حال درباره تاریخ و گسترش ماتریدی ابهاماتی وجود دارد و بر خلاف اشعریه، تا پیش از یک قرن پس از مرگ بنیانگذارش هیچ گونه توجهی را در محافل کلامی دیگر به خود جلب نکرد. هیچ متکلم معتزلی یا اشعری و هیچ محدثی زحمت نوشتن ردیه ای بر آیین ماتریدی بر خود همراه نکرد حتی در شمار هیچ یک از مذاهب اسلامی نیز محسوب نمی¬شد.

چهار مرحله گسترش ماتریدیه

  • 1-تآسیس و ظهور نیمه دوم قرن سوم تا سال( 333ق): این مرحله توسط ابو منصور ماتریدی رئیس این مکتب شکل گرفته است وی با تبین اندیشه کلامی و بنیان نهادن روش مناسب آن مکتبی را پایه گذاری کرده که با اندک زمانی پس از وی به نام او شهرت یافت.
  • 2-تکوین (332تا 400ق) در این زمان شاگردان ماتریدی و شاگردان شاگردان وی همچنین کسانی که شیفته روش و بینش او بودند فرقه کلامی ماتریدیه را به وجود آوردند و پایه¬های آن را مستحکم کردند و در تبلیغ و استقرار آن کوشیدند.
  • 3-گسترش و اقتدار (400 تا 1300 ق): در این دوره مکتب کلامی ماتریدیه که اینک کامل شده بود توسط دانشمندان ماتریدی در سراسر سرزمین های اسلامی به خصوص شرق و شمال شرق آسیا گسترش یافت.

اشخاص مهم مذهب ماتریدیه

  • 1-الگو:حکیم سمرقندی: وی از شاگردان نامدار ابومنصور ماتریدی است و از همشهریان ماتریدی بوده است او فقه و کلام را نزد ابو منصور فرا گرفت و کتب معروفالگو:السواد الاعظمرا که در حقیقت اعتقاد عامه ای برای ماتریدیان است را نگاشت احتمالآ قدیمی ترین متن مکتب ماتریدی است سمرقندی در سال342 هجری قمری در گذشت.
  • 2-الگو:عبد الکریم بزدودی: او فقیه و محدث بود و فقه را نزد ابو منصور فرا گرفت.
  • 3-الگو:علی بن سعید رستفقنی: از بزرگان و مشایخ سمرقند و اصحاب ابو منصور ماتریدی بود در فقه و اصول حنفیان جایگاه والا دارد گویا در سال 350 هجری قمری فوت کرده است.
  • 4-الگو:ابو احمد عیاض: ابواحمد عیاض از مهمترین عالمان روزگارخود بوده است در میان حنفیان جایگاه والای داشته است از مهمترین شاگردان ابو منصور بوده است.
  • 5-الگو:ابو عبدالرحمان نجاری: شاگرد دیگر که در کتب تراجم حنفی برای ابومنصور ماتریدی نام برده اندابوعبدالرحمان بن لیث نجاری است که همراه با حکیم سمرقندی در فقه و کلام از حضور ابو منصور علم آموخته است.

عقاید مهم مذهب ماتریدیه

برخی عقاید مهم ماتریدی که البته بیانگر تفاوت او با اشعری هم هست عبارت اند از:

  • ۱_حسن و قبح افعال: اشاره حسن و قبح عقلی را انکار می کنند و حسن و قبح را صرفا شرعی می دانند ، اما ماتریدی حسن و قبح عقلی را می پذیرد.
  • ۲_جبر و اختیار: ماتریدی در ابتدا درصدد اثبات فاعلیت حقیقی انسان برآمد به طوری که به نظر او از دیدگاه عقل و وحی انسان فاعل و کاسب است. دلیل او این است که خداوند درباره برخی افعال به انسان ها امر و نهی کرده و به آنان وعده داده است در این موارد افعال به آدمیان نسبت داده شده و انسان به عنوان فاعل نام برده شده است و همچنین امر و نهی و وعده به کسی تعلق نمیگیرد که فعلی از او صادر نشود.
  • ۳.رویت خدا و صفات خبریه: ماتریدی رویت خدا را ممکن می داند اما اختلاف او با اشعری در این است که ماتریدی دلیل عقلی ارائه نمی دهد و تنها به ادله نقلی بسنده می کند.

پراکندگی جمعیت مذهب ماتریدیه

امروزه پیروان مذهب ماتریدیه بیشتر در مناطقی چون: آسیای میانه (ازبکستان، قزاقستان، تاجیکستان) شبه‌قاره هند (هند، پاکستان، بنگلادش) ترکیه و بالکان بخش‌هایی از جهان عرب و شرق آفریقا زندگی می‌کنند. این مذهب به دلیل اعتدال و منطق‌محوری، در میان مسلمانان اهل سنت گسترده شده است.