علویه یا نصیریه یکی از مذهب های منشعب شده از شیعه است که بزرگترین اقلیت دینی را در سوریه تشکیل می دهند. این مذهب از آن دسته مذهب هایى است که با عمرى حدود هزار سال، تا امروز نیز دوام یافته و در بخش وسیعى از آسیاى غربى، به ویژه شمال غرب سوریه پراکنده است. شاید شناسایى تاریخى و عقاید هیچ مذهبى از مذهب هاى اسلامى به اندازه شناسایى نصیریه دشوار نباشد. شرایط تاریخى، انزواى اجتماعى در طول چندین قرن، شرایط جغرافیایى مناطق سکونت آنان، باطنى گرایى و پنهان کارى نزد این مذهب و نیز دشمنى و دروغگویى برخى مورخان و صاحبان کتابهاى فرق، مهمترین علل این صعوبت است. آنچه تحمل این دشوارى و وارد شدن به میدان شناسایى تاریخى و عقیدتى این مذهب را ضرورى مىسازد خروج شگفت انگیز و تدریجى این جماعت از انزوا در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میلادى و نقش آفرینى وسیع آنان در تحولات منطقه غرب آسیا، به ویژه سرزمین سوریه است.[۱]
|
| |
| اطلاعات کلی | |
|---|---|
| مؤسس | محمد بن نصیر |
| گرایش | شیعه |
| گستره جغرافیایی | خاور میانه |
| شهرهای مهم | سوریه و ترکیه |
| نامهای دیگر | علویون |
| فرق و مذاهب اسلامی | |
| اهل سنت | |
| معتزله | |
| اهل حدیث | |
| اشاعره | |
| ماتریدیه | |
| وهابیت | |
| اباضیه | |
| قدریه | |
| شیعه | |
| امامیه | |
| زیدیه | |
| اسماعیلیه | |
| ناووسیه | |
| غلات | |
| اهل حق | |
| دروزیه | |
| نصیریه | |
| شیخیه | |
| بابیت | |
| بهائیت | |
محتویات
پیدایش
نصیریه که با نام «علویان» نیز شناخته مىشود بخشى از پیکر جهان تشیع است که بیشتر مورخان و علماى علم ملل و نحل ظهور آن را به قرن سوم هجرى و زمان حیات امام حسن عسکرى علیه السلام پیشواى یازدهم شیعیان یا دوران غیبت صغرا نسبت میدهند.
برخى مانند ابوالفداء در تاریخ خود مدعى هستند که این نام از نام نصیر، غلام و مولاى آزاد شده على بن ابى طالب علیه السلام گرفته شده است. او در قرن سوم هجری ادعای بابیت کرد و دیدگاههای باطمی خاصی داشت که از سوی شیعیان طرد شد.
بیشتر مورخان و نویسندگان ملل و نحل پیدایش این مذهب را در قرن سوم هجری دانسته اند. این فرقه در دوره امام حسن عسکری(ع) یا دوران غیبت صغرا در عراق شکل گرفت. این فرقه به محمد بن نُصیر از نزدیکان امام هادی(ع) و بنابر برخی منابع از اصحاب امام حسن عسکری(ع) منتسب است.[۲]
به اعتقاد علویون دلیل اینکه به علویون نصیریه میگویند این است که در اثناء جنگهای صلیبی به کوههای نصیرۀ سوریه پناه بردند و امویان به جهت تحقیر، آنان را نصیریه نامیدند. برخی برآنند که نصیریه به این جهت به این نام خوانده میشوند که آنان از احفاد انصار و از شیعیان علی علیه السلام بودند که از ظلم و جور حکومت عثمانی به این مناطق پناه آوردند.[۳]
سیر تاریخی
بر اساس گزارش منابع رجالی در دوران امام هادی(ع) انحرافاتی از محمد بن نصیر آشکار گردید که منجر به تبری امام از وی و طرد او شد. این وضعیت در دوره امام حسن عسکری (ع) نیز ادامه یافت. انحرافات وی در دوره امام حسن عسکری بر غلو در حق ائمه (ع) متمرکز بود. بنیانگذار مذهب نصیریه در دوره غیبت صغری، ادعای بابیت و سفارت امام زمان(عج) کرد. بر اساس این، او مدعی شده بود محمد بن عثمان عمری دومین نائب از نواب اربعه امام زمان(عج) است. این اقدام وی موجب شد از حلقه نزدیکان امام منع شود. ابن نصیر پس از مطرود شدن، ادعای نبوت و الوهیت کرد. او به تناسخ معتقد بود و درباره امام هادی غلو کرده، ادعای ربوبیت وی را مطرح میکرد.
این گروه در کوههای شمال غرب سوریه ساکن شدند و طی قرون در حاشیه جهان اسلامی و تحت فشار حکومت های عباسیان و عثمانی ها زندگی کردند. در دوران استعمار فرانسه، علویان فرصت حضور در ارتش و هادهای دولتی را پیدا کردند که باعث ارتقای موقعیت اجتماعی آنان شد. با روی کار آمدن حافظ اسد 1970 و پس از او بشار اسد، علویان به جایگاه سیاسی بی سابقه ای رسیدند.
اشخاص مهم
پس از ابن نصیر، محمد بن جندب جانشین وی شد اطلاعات تاریخی در مورد او موجود نیست. بعد از ابن جندب نیز محمد جنان جنبلانی که بعدها طریقت جنبلانیه را در تصوف پایهگذاری کرد جانشین وی شد.[۴]
جنبلانی به مصر سفر کرد و در آنجا با حسین بن حمدان خصیبی، فرد تاریخ ساز مذهب نصیریه، آشنا شده و او را به شاگردی پذیرفت. خصیبی پس از وفات جنبلانی در سال ۲۸۷ هجری قمری در عراق، جانشین وی و زعیم علویان شد.[۵]
خصیبی از عراق به حلب رفته و در دوره سیف الدوله حمدانی دعوت خود را ادامه داد. خصیبی توانست با آمیختن آموزه های نصیری با تصوف و همچنین با حمایت دولت حمدانی به ویژه سیف الدوله پایه های نصیریه را در شام تثیبت کرده و به طور کلی انتقال نصیریه از عراق به مناطق شمالی شام را فراهم کند.[۶]
پراکندگی جمعیت
هماکنون علویها بیشتر در سواحل سوریه و استان ختای در ترکیه متمرکز هستند. بهطور تقریبی سیزده درصد جمعیت سوریه علوی هستند. در سوریه آنها قدرت سیاسی قابل توجهی را به دست آوردهاند. آنها از زمان سرپرستی فرانسه بر سوریه مقامات مهمی در ارتش به دست آورده و با به قدرت رسیدن حزب بعث در سال ۱۹۶۳ موقعیت بهتری به دست آوردند اما پس از رسیدن حافظ اسد به قدرت بود که جایگاه آنها کاملاً مستحکم شد. از بین ۳۳ افسر نظامی ارشد منتخب حافظ اسد برای فرماندهی نیروهای مسلح، و سرویسهای امنیتی و اطلاعاتی بین سالهای ۱۹۷۰ تا ۱۹۹۷ حداقل ۱۹ نفر علوی بودهاند. با این حال به نظر نمیرسد وضعیت سیاسی اجتماعی علویها در جامعه سوریه بهطور کلی بهبود قابل توجهی کرده باشد.[۷]
باورها و اعتقادات
نصیریه از منظر تاریخی و در نگاه منابع ملل و نحل جزء فرق غلات شیعه طبقه بندی شده اند. بیشتر منابع، این مذهب را از مذهبهای غالی منشعب از امامیه در دوران غیبت صغری به شمار آوردهاند.[۸]
باورهای دینی نصیریه آمیزه ای از شیعه، تصوف و مفاهیم رازآلود است که غالبا به صورت درونی و محرمانه منتقل میشود.
اعتقاد به حلول خداوند در امام علی(ع) و الوهیت او، اسقاط تکالیف دینی و اباحه محرمات، تأویلگرایی و تناسخ همواره به عنوان یکی از اصول اساسی اعتقادات نصیریه در طول تاریخ حیات آنان بوده است. آنان معتقدند پیامبر(ص)، ائمه (ع) را مرجع و رهبر دینی مسلمانان قرار داده است. علویان به تبری از دشمنان ائمه معتقدند.[۹]
انحرافات شدید غالیانه علویان ارتباط محکمی با شرایط خاص تاریخی، جغرافیایی و بستر عقیدتی که در آن رشد کرده اند دارد. از جمله این شرایط خاص میتوان به فشار حکومتهای جور و تعصبات مذهبی دولت های سنی مناطق شام، سکونت در مناطق مرزی میان مسلمانان و صلیبیان و حملات مداوم صلیبی ها به آنان، و انزوای جغرافیایی و قطع ارتباط آنان با مراکز تشیع امامی اشاره کرد. این وضعیت منجر به تأثیر آنان از تصوف، اسماعیلیه و مسیحیت شد. البته برخی از گزارش های صاحبان کتب فرق و مذاهب درباره علویان سوریه نیز اتهاماتی بوده که به آنان زده میشد که آن نیز ناشی از تعصبات مذهبی این دسته از نویسندگان است.[۱۰]
خود علویان معتقدند که علیرغم توجه به مقام علی بن ابیطالب (ع) اما آنها هرگز مقام ربوبیت و خلقت جهان را به حضرت علی (ع) نداده اند.
با این حال، برخی این عقاید را مربوط به گذشته دانسته و معتقدند نصیریه امروز چنین اعتقادی ندارند. طبق گفته این افراد، امروزه كساني از نصيريه که در سوريه و لبنان زندگي ميكنند، خود را شيعه دوازده امامي دانسته و خود را "علويّون" معرفي كرده و موارد بالا مثل تناسخ و غلو را ردّ كرده و اعتقادات شيعه اماميّه را كاملاً قبول داشته و ميگويند: محمد بن نصير نميري، رئيس فرقه نميريه بوده و در ميان نصيريه و علويّون فقط عدّة كمي غلو كرده و ائمه را خدا دانسته و به تناسخ اعتقاد داشته اند.
منابع تکمیلی
- حریری، ابوموسی، العلویون النصیریون، بیروت، دارلأجل المعرفة، ۱۹۸۴م.
- ادهانی، سلیمان، المجموع، حلب، 1859م.
پانویس
- ↑ https://fa.wikishia.net/view/%D8%B9%D9%84%D9%88%DB%8C%D8%A7%D9%86_(%D8%B3%D9%88%D8%B1%DB%8C%D9%87)
- ↑ https://fa.wikishia.net/view/%D8%B9%D9%84%D9%88%DB%8C%D8%A7%D9%86_(%D8%B3%D9%88%D8%B1%DB%8C%D9%87)
- ↑ فرق و مذاهب اسلامی، ص97
- ↑ غالب طویل، تاریخ العلویین، ص۲۵۸؛ موسی، پیدایش نصیریان، ص۱۰۷-۱۲۲؛ حریری، العلویون النصیریون، ص۳۰-۳۱.
- ↑ غالب طویل، تاریخ العلویین، ص۲۵۸.
- ↑ برومند اعلم، جامعه علویان سوریه، ص۶۶.
- ↑ غالب طویل، تاریخ العلویین، ص۵۲۱-۵۲۳.
- ↑ بروند اعلم، جامعه علویان سوریه، ص۱۲۱ و ۱۲۲.
- ↑ شرف الدین، النصیریه دراسة تحلیلیة، ص۱۱۸.
- ↑ بروند اعلم، جامعه علویان سوریه، ص۱۴۴ و ۱۴۶.
منابع
- محمدجواد مشکور. «فرهنگ فرق اسلامی ص ۴۴۲»
- کمال الدین، صدوق، ج2، ص 485
- نویسنده: مریم خالقی