باز کردن منو اصلی

تاریخ‌نما β

مداخلات شناختی

رویکرد شناختی رفتاری چیست؟ بر این اساس مدل شناخت ها، تعیین کنندۀ احساس و رفتار افراد هستند و نقش محوری در تبیین سلامت و اختلال ایفا می کنند. رویکرد cbt یک جزء دیگر نیز دارد و آن رفتار است.

انواع متنوعی از مدل های مداخله در رویکرد شناختی رفتاری توسط نظریه پردازان بزرگ معرفی شده است، که از جمله‌ی آن‌ها نظریه عقلانی- هیجانی آلبرت الیس (1955)، نظریه شناختی رفتاری آرون بک (اواخر دهه ی 1950)، تغییر شناختی رفتاری توسط دونالد مایکنبام (1977)، دیدگاه چند وجهی لازاروس (1976)، نظریه شناختی رفتاری مارشال لینهان (1993) که به رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT) هم معروف است، و نظریۀ طرحواره درمانی جفری یانگ (1995) هستند. از این میان دو نظریه شناختی رفتاری بسیار بانفوذ، متعلق به دو فرد برجسته در حوزۀ شناختی رفتاری الیس و بک می باشد.

یکی از نظریه‌هایی که مفاهیم آن با نظریه شناختی به خوبی تلفیق شد و منجر به شکل‌گیری عنوان رویکرد شناختی رفتاری گردید نظریه رفتاری است. بر طبق نظریه شناختی رفتاری پیشایندها و پسایندهای یک رفتار می توانند فراوانی و شکل آن رفتار را تبیین کنند. بنابراین در کار درمان با تغییر این پیشایندها و پسایندها می توان رفتار فرد را تغییر داد.

پیشایندها در واقع همان محرک‌هایی هستند که سبب بروز رفتار می‌شوند و پسایندها همان پیامدها یا نتایج رفتارها هستند. در رویکرد شناختی رفتاری به سه سطح از شناخت اشاره شده است:

باورهای بنیادین‌، باورهای میانجی و افکار خودآیند منفی‌ و علاوه بر این سه سطح، خطاهای شناختی نیز از اجزای مهم شناختی رویکرد cbt محسوب می شوند.