۴۷
ویرایش
تغییرات
معتزله
،بدون خلاصه ویرایش
از متکلمان برجسته بصره، میتوان از ابوعلی جبائی (۲۰۴ - ۲۳۵ هـ.ق) و فرزندش ابوهاشم جبائی (۲۷۷ - ۳۲۱ هـ.ق) و قاضی عبدالجبار (۲۲۴ - ۴۱۵ هـ.ق) نام برد. محمد اسکافی (م. ۲۴۰ هـ.ق)، ابوالحسین خیاط (م. ۳۱۱ هـ.ق) و ابوالقاسم بلخی معروف به کعبی (۲۷۳ - ۳۱۷ هـ.ق) از جمله بزرگان معتزله بغداد هستند.
==روش کلامی معتزله==
در اندیشه معتزله، عقل و احکام عقلی نقشی اساسی و تعیینکننده در کشف و استنباط عقاید دینی و نیز اثبات و دفاع از این عقاید بر عهده دارد. در این روش، هر مسئلهای را باید بر خرد آدمی عرضه کرد و تنها با یافتن توجیهی عقلانی برای آن، قابل پذیرش خواهد بود. مبنا و اساس این مکتب بر آن است که همه معارف اعتقادی معقول است (۱۴۶) و جایی برای تعبد در عقاید وجود ندارد. معتزله، مانند دیگر متکلمان به نقل نیز رجوع میکردند؛ اما مفاد و محتوای نصوص دینی تنها در صورت توافق با عقل قابل قبول بود. در غیر این صورت، به تأویل و توجیه نصوص میپرداختند (۱۴۷).
زیادهروی معتزله در عقلگرایی، عمدتاً به این سبب بود که آنان در صف مقدم جدال و پیکار عقلی با زنادقه و مخالفان دین قرار داشتند و دائماً با آنان مناظره میکردند. از این رو برای تحکیم عقاید دینی به وسیله ادله عقلی و عرضه اصول اسلامی به گونهای که مورد پسند همگان قرار گیرد، تلاش بسیار کردند. این کار به تدریج موجب شد تا آنان روشی را که در مقام دفاع به کار میگرفتند، به مقام استنباط و استخراج معارف دینی سرایت دهند و نقش اصلی و تأسیسی را به عقل و مبادی عقلانی واگذار کنند.
==عقاید معتزله==
متکلمانی که به معتزله شهرت یافتهاند دارای اندیشههای گوناگونی هستند و در بسیاری از موضوعات کلامی با یکدیگر اختلاف نظر دارند. همین مطلب باعث شده است که این گمان پدید آید که معتزله یک مکتب خاص نیست، بلکه تنها یک روش کلامی است که در آن بر عقل و مبادی عقلی تکیه میشود (۱۴۹). اما بسیاری از محققان (۱۵۰) و نیز خود معتزله، چنین اعتقادی ندارند و اعتزال را مکتب یگانهای میدانند که مانند دیگر فرقهها در میان پیروانش عقاید مشترک و نیز پارهای اختلاف نظرها وجود دارد.