باز کردن منو اصلی

تاریخ‌نما β

تغییرات

بهائیت

۹۱ بایت اضافه‌شده، یک‌شنبهٔ ‏۰۸:۳۲
انشعابات
از مهمترین رویدادهای زندگی عبدالبهاء سفر او به اروپا و آمریکا بود. این سفر نقطه عطفی در ماهیت آیین بهایی محسوب می گردد. پیش از این مرحله، آیین بهایی بیشتر به عنوان یک انشعاب از اسلام یا تشیع و یا شاخه ای از متصوفه شناخته می شد و رهبران بهائیه برای اثبات حقانیت خود از قرآن و حدیث به جستجوی دلیل می پرداختند و این دلایل را برای حقانیت خویش به مسلمانان و بویژه شیعیان ارائه میکردند مهمترین متن احکام آنان نیز از حیث صورت با متون فقهی اسلامی تشابه داشت. اما فاصله گرفتن رهبران بهائی از ایران و مهاجرات به استانبول و بغداد و فلسطین و در نهایت ارتباط با غرب، عملا سمت و سوی این ایین را تغییر داد و آن را از صورت آشنای دینهای شناخته شده، بویژه اسلام، دور کرد.
عبد البهاء در سفرهای خود تعالیم باب و بهاء را با آنچه در قرن نوزدهم در غرب، خصوصا تحت عناوین روشنگری و مدرنیسم و اومانیسم متداول بود آشتی داد. البته باید توجه داشت که خود بهاء الله نیز در مدت اقامتش در بغداد با برخی از غربزده های عصر قاچار مثل میرزا ملکم خان، که به بغداد رفته بودند آشنا شد.همچنین در مدت اقامتش در استانبول با میرزا فتحعلی آخوند زاده که سفری به آن دیار کرده بود آشنا گردید. افکار این روشنفکران غربزده در تحولات فکری میرزا حسینعلی بی تاثیر نبود. نمونه ای از متاءثر شدن عبد البهاء از فرهنگ غربی مساءله وحدت زبان و خط بود که یکی از تعالیم دوازده گانه او بود. این تعلیم برگرفته از پیشنهاد زبان اختراعی اسپرانتو است که در اوایل قرن بیستم طرفدارانی یافته بود ولی بزودی غیر عملی بودن آن آشکار شد و در بوته فراموشی افتاد موارد دیگر تعالیم دوازده گانه عبارت است از ترک تقلید تحری حقیقت  تطابق دین با علم و عقل ، وحدت اساس ادیان، بيت العدل، وحدت عالم انسانی، ترک تعصبات ، الفت و محبت میان افراد بشر تعدیل معیشت عمومی، تساوی حقوق زنان و مردان، تعلیم و تربیت اجباری، صلح عمومی و تحریم جنگ . عبد البهاء این تعالیم را از ابتکارات پدرش قلمداد میکرد و معتقد بود پیش از او چنین تعالیمی وجود نداشت .
<ref>تاریخ فرق و مذاهب اسلامی، رضا برنجکار،ص،۱۰۹</ref>
==آیینها و باورهای بهائیان==
۳۴
ویرایش