باز کردن منو اصلی

تاریخ‌نما β

تغییرات

بابیت

۱٬۷۰۶ بایت اضافه‌شده، ۱۹ آوریل
بدون خلاصه ویرایش
اولين فرمان سيد علي محمد و آغاز درگيري ها
سيد علي محمد پس از ادعاي بابيت ظاهرا عازم مكه شده و پس از بازگشت از مكه به بوشهر وارد گرديد و اولين فرمان خود را صادر نمود چنانچه در «تلخيص تاريخ نبيل زرندي» آمده است: «باب در مراجعت از مكه در بوشهر چند روزي اقامت كرد، دستوراتي به قدوس (محمد علي بابكي يكي از گروندگان باب) در رساله اي به نام خصايل سبعه داد كه آن را به شيراز برد كه از جمله ي دستورات اين بود: (بر اهل ايمان واجب است در اذان نماز جمعه جمله ي اشهد ان عليا قبل نبيل - كه به حساب ابجد نبيل ۹۲ است و محمد هم ۹۲ - باب بقية الله را اضافه كنند)... » و آيتي نيز در «كواكب الدريه» مي‌نويسد: «باب نزد خانه ي كعبه داعيه ي خود را علني نموده بدين نغمه بديعتا تغني نمود: «انا القائم الذي تنتظرون»؛ من همان قائم هستم كه انتظار او را مي‌كشيد». [ صفحه ۱۵] و در كتاب «ظهور الحق» مي‌نويسد: «سيد باب به عبدالخالق يزدي مي‌نويسد: «انا القائم الذي كنتم بظهوره تنتظرون». در اثر اين ادعاها و ظاهر كردن چنين كلماتي سيد علي محمد تحت تعقيب حكومت بوشهر قرار گرفت و پس از دستگيري او را روانه شيراز كردند تا در حضور علما در مسجد وكيل و در حضور امام جمعه شيراز دعاوي خود را انكار نمود. كتاب «تلخيص «[[تلخيص تاريخ نبيل زرندي» زرندي]]» واقعه را چنين توصيف مي‌كند: «حضرت باب در حضور امام جمعه رو به جمعيتكرد و گفت: «لعنت خدا بر كسي كه مرا وكيل امام غايب بداند.
سفر سيد علي محمد به اصفهان و روانه كردن او به تهران
پس از آن كه در مسجد وكيل شيراز توبه نامه خود را ابراز داشت چون توجه زيادي نسبت به مراقبت از او نمي شد با تماس مخفيانه اي با حاكم اصفهان كه شخصي به نام منوچهرخان گرجي بود از شيراز گريخته و به اصفهان رفت و ادعاهاي سابق خود را ادامه داد. و اما درباره ي منوچهرخان، مهدي قلي خان زعيم الدوله تبريزي در كتاب «باب الابواب» چنين مي‌نويسد: «ظاهرا مسلمان شدند و در باطن بدين مسيحي خود باقي بودند، چنين است شيوه ي اكثر مسيحياني كه در امور دول اسلامي دخالت مي‌كنند، براي رسيدن به مطلوب خود و گرفتن انتقام خون‌هايي كه از نژاد آنان به دست
مسلمين ريخته شده است و ريختن تخم فتنه و فساد در ميان مسلمين ظاهرا مسلمان مي‌شدند و در حقيقت جاسوس دول مسيحي و شمشير برنده و آلت كوبنده دست آنها هستند ولي امراء اسلام از آنها غافل و به مكر و حيله آنان جاهلند، اين حقيقتي است كه از مراجعه و تتبع تاريخ دولت‌هاي اندلس و عثماني معلوم مي‌شود». از تاريخ چنين برمي آيد كه منوچهرخان (معتمد الدوله) و برادرش كه هر دو از مسيحيان بودند در ظاهر از دين خويش برگشته و اظهار مسلماني كردند و پست‌هايي را به خود اختصاص دادند.<ref>6 بابیت و بهایت در بستر تاریخ .ص20</ref>
 
==دولت های مهم==
1. دولت قاجار (ایران)
نقش و تأثیر: ایران، به عنوان کشوری که مذهب بابیت در آن ظهور کرد، نقش محوری در تاریخ این مذهب ایفا کرد. دولت قاجار که در آن زمان در ایران حکومت می‌کرد، به شدت با این جنبش دینی مخالف بود. ظهور باب و آموزه‌های وی تهدیدی برای نظم سیاسی و مذهبی ایران آن زمان محسوب می‌شد. بنابراین، مقامات قاجار تصمیم به سرکوب بابیت گرفتند و بسیاری از پیروان آن به ویژه باب را تحت تعقیب قرار دادند. باب در سال 1850 اعدام شد و بسیاری از پیروانش در طول سال‌ها در زندان‌ها یا در تبعید به سر بردند.
2. امپراتوری عثمانی
نقش و تأثیر: امپراتوری عثمانی که در آن زمان بر بخش‌های وسیعی از خاورمیانه حکمرانی می‌کرد، نیز در رویدادهای مربوط به مذهب بابیت و بعدها مذهب بهائی تأثیرگذار بود. به‌ویژه بعد از اعدام باب، پیروان او تحت تعقیب و فشارهای بیشتری قرار گرفتند و بسیاری از آنها به مناطق مختلف امپراتوری عثمانی، مانند عکا و حیفا در فلسطین (که تحت کنترل عثمانی‌ها بود) تبعید شدند. این منطقه بعدها به مرکزی برای جامعه بهائی تبدیل شد.<ref>6 مقاله </ref>
==سقوط و انزوا==
۹۹
ویرایش