۵۵
ویرایش
تغییرات
←دولت های مهم
گسترش نفوذ نظامی و سیاسی این سلسله را از آغاز تاکنون به سه دوره میتوان تقسیم کرد: الف ـ تأسیس دولت کوچکی در درعیه تا چیرگی مصریان؛ ب ـ بازگشت به قدرت تا استیلای بن رشید برنجد؛ ج ـ چیرگی بن سعود بر ریاض، یا آغاز دوران نوین فرمانروایی آل سعود.دربارۀ فرمانروایان دو دورۀ نخست و سالهای حکومت آنان اختلافها و تناقضهایی در منابع تاریخی دیده میشود. این معنی، گذشته از عدم رواج وقایعنگاری در میان عربهای آن روز در آن منطقه، ناشی از ناآرامیها و جنگهای دراز مدت آل سعود با رقیبان داخلی و نیروهای مصری و عثمانی است. وانگهی، سفرنامهها و تاریخهای تملقآمیز معاصر، و نیز نوشتههای یکسره مخالف با این سلسله، اعم از عربی یا اروپایی، پژوهش در باب پیشینۀ این خاندان را با دشواری روبهرو میسازد.
===آل سعود دوره اول===
دوره اول حکومت آل سعود با تشکیل امارتی در منطقه درعیه و اطراف آن به دست محمد بن سعود محمد بن مقرن بن مرخان بن ابراهیم از قبیله مسالخ و از اعراب عنزه در سال ۱۷۲۴ میلادی آغاز شد. پس از مرگ سعود پسرانش محمد، ثُنَیان، فَرْحان و مَشاری به اشتراک قلمرو کوچک پدر را اداره میکردند تا آنکه ثنیان درگذشت و دیگر پسران به فرمان محمد گردن نهادند. وی پایهگذار واقعی دولت آل سعود در نجد بهشمار میرود.
محمد بن سعود با «محمدبن عبدالوهاب» مؤسس وهابیت همپیمان شد. بن سعود و بن عبدالوهاب که هر دو خواستار گسترش نفوذ خود بودند پس از این اتحاد دیری نپایید که به یاری یکدیگر بر بخش بزرگی از نجد چیره شدند. جانشینان نیز با ادامه این راه به تدریج قدرت یافتند و بر بخش مهمی از شبه جزیرۀ عربستان چیره شدند.
با مرگ ابن سعود، پسر او «عبدالعزیز بن محمد بن سعود» با دخالت ابن عبدالوهاب جای پدر راگرفت. عبدالعزیز ۳۰ سال از دوران حکومتش را به پیکار پیوسته با قبایل بنیخالد، آل مکرمی، مُنْتَفِق و امیران مخالف در شهرهای اطراف گذراند.
پس از وی، عبداللَّه بن سعود رشته کارها را به دست گرفت.عبدالله بن سعود در برابر حملههای پیدرپی مصریان در تنگنا قرار گرفت و در همان سال نخست حکومتش برادرش فیصل از مصریها شکست سختی خورد.
در این دوران محمدعلی پاشا والی مصر لشکری را با رهبری فرزندش ابراهیم پاشا به حجاز فرستاد. ابراهیم پاشا با لشکر مجهزش وارد مکه شد و از آنجا به طرف درعیّه حرکت و این منطقه را به کنترل درآورد. وی بدون آنکه مقاومتی در برابرش صورت گیرد تمام اراضی مکه را که آل سعود و وهابیها با ظلم و ستم به دست آورده بودند از آنها باز پس گرفت. وی نیز دست به قتل عام وهابیون زد و بسیاری از آنها را به اسارت گرفت و غنایم زیاد و با ارزشی به دست آورد.
صاحب کتاب «آل سعود ماضیهم و مستقبلهم» در این باره چنین نگاشته است: عبداللـه در قصر خود تسلیم و با خانوادهاش به قاهره تبعید شد و محمدعلی وی را به استانبول فرستاد و او در دسامبر ۱۸۱۸میلادی به دار آویخته شد. پس از خروج ابراهیم پاشا از نجد، مشاری برادر عبداللـه قدرت را به دست گرفت و توانست پایگاه خود را در درعیه تثبیت کند. با مرگ وی نخستین دورۀ فرمانروایی آل سعود به پایان رسید.
===آل سعود دوره دوم===
پس از سقوط درعیه به دست ابراهیم پاشا و فرار جمع زیادی از وهابیها و آل سعود، با مرگ ابراهیم پاشا فراریها به شهر بازگشتند. از جمله کسانی که دوباره به شهر آمدند عمربن عبدالعزیز، ترکی برادرزاده عبدالعزیز و مشاریبن سعود بودند. ترکی برادرزاده عبدالعزیز مدتی طولانی به طور مخفیانه در مناطق جنوب زندگی میکرد و گاهی به صحرای نجد میرفت و اعراب بادیهنشین را به آیین وهابیت فرا میخواند. ترکی ۳۰ تن از اعراب را پیرامون خود گرد آورد و بدین وسیله سایر قبایل را نیز مطیع خود ساخت.
در جریان خیزش مردم قصیم بر ضد مصریها که مجبور شدند از حجاز به تدریج خارج شوند، ترکی از این فرصت استفاده کرد، در منطقه ریاض بر لشکر مصریها تاخت و آنجا را به تصرف خود درآورد. از همانجا بود که به توسعه حکومت خود پرداخت و به مناطق دیگر دست اندازی کرد. بعد از آنکه مصریها منطقه نجد را ترک کردند، بعضی از مناطق قصیم هم به حکم ترکی، ضمیمه حکومت وی شد. از این رو، میتوان گفت که او اولین امیر سعودی در دوره دوم حکومت بود که به واسطه او، امارت از فرزندان عبدالعزیز بن سعودبن محمدبن سعود به فرزندان عبداللهبن سعود رسید، اما مشاریبن عبدالرحمان بن مشاری بن سعود، به همراه یارانش که از قبیله قحطان بودند، دست به شورش و مخالفت با امیر ترکی زدند و از اینکه حکومت از نسل عبدالعزیز خارج شده، ناراضی بودند. بنابراین، مشاری به حیلهای، ترکی را به قتل رساند و حکومت را به دست گرفت.
با کشته شدن ترکیبن عبدالله به دست مشاریبن عبدالرحمن در سال ۱۸۳۴ حکومت او نیز به آخر رسید و مشاری با غلبه بر دیگران حاکم ششم تعیین شد. حکومت مشاری ۴۰ روز بیشتر طول نکشید. چون فیصل بن ترکی با لشکری مجهز و با کمک عبدالله و عبیدالله، که از شیوخ آل رشید و حائل بودند با سرعت به طرف ریاض حرکت کرد. سپس مدینه را به کنترل درآورد و مشاری را دستگیر و اعدام کرد. بعد از این جریان، فیصل در سال ۱۸۳۴ به عنوان حاکم هفتم سعودیها قدرت را در دست گرفت. اما محمدعلی پاشا به وی فرصت حکومت کردن نداد. زیرا پاشا لشکری را به نجد فرستاد و در میان لشکر، خالدبن سعود که از جمله تبعید شدگان به مصر بود، قرار داشت.
لشکر بر پایتخت مسلط و فیصل مجبور به فرار شد، اما فرارش سودی نداشت و سرانجام دستگیر و به مصر تبعید گردید. مصریها هم به جای فیصل، خالدبن سعود را بر حکومت ریاض و مناطق اطراف منصوب کردند. خالد بن سعود طی سالهای ۱۸۴۰ تا ۱۸۴۲ حکومت را در دست داشت. وی در قاهره محاکمه شد، اما محمدعلی پاشا او را تبرئه کرد و به جای خود در جزیره العرب منصوب ساخت.
خالد یارانی داشت که میگفتند نباید حکومت از اولاد سعود کبیر به اولاد عبدالله بن محمد برسد. در این عقیده بسیاری از قبایل ریاض نظر موافق داشتند. به این ترتیب حکومت به فرزندان سعود کبیر رسید و خالدبن سعود هشتمین حاکم آنان گردید که امارتش دوسال دوام یافت. پس از وی عبدالله بن ثنیان به مدت یکسال قدرت را در دست گرفت. وی با سپاهی که نجدی بودند، به خالدبن سعود حمله کرد. خالد توان مقابله با سپاه او را نیافت و ناگزیر به مکه گریخت و در آنجا درگذشت. وقتی خبر این جریان به فیصل که در مصر محبوس بود رسید و دانست که عبدالله قدرت را به دست گرفته و خالد نیز فرار کرده با حیلهای از مصر گریخت و خود را به قصیم رساند و جمع بسیاری هم او را یاری کردند. با کمکهای اهالی عنیزه توانست ابن ثنیان را در ریاض شکست دهد و وی را دستگیر و حبس کند. سرانجام نیز او را به قتل رسانید.
پس از او فیصل بن ترکی طی سال های ۱۸۴۳تا ۱۸۶۵میلادی دولت را در دست داشت. لیکن دولت عثمانی تصمیم به جنگ با فیصل امیر ریاض گرفت. دولت مرکزی عثمانی لشکری را به فرماندهی شریف محمدبن عون امیر مکه به قصیم فرستاد و اهالی قصیم را به اطاعت دولت مرکزی درآورد. سرانجام وی صلحی با اهالی قصیم منعقد کرد که قرار شد که، قصیمیها هر سال ۱۰ هزار ریال پرداخت کنند. بدین ترتیب شریف با لشکر خود به قرارگاه برگشت و فیصل هم به تعهد خود عمل کرد و هر سال ۱۰ هزار ریال بر طبق عهدنامه پرداخت مینمود. این امر هم چنان ادامه داشت تا اینکه فیصل فلج و نابینا شد و درگذشت و به جای خود عبدالله را از میان چهار فرزندش به حکومت منصوب کرد. این امر باعث درگیری میان برادران گردید. یکی از برادران عبدالله بن فیصل الترکی، که سعود نام داشت، بر ضد او شورید. این جنگها تا آنجا کشیده شد که به ضعف حکومت و استقلال بعضی از مناطق منجر گردید و ترکها بر احسا و قطیف مسلط شدند.
این درگیریها به خانواده آل سعود کشانده شد و عبدالله با پشتیبانی ترکها، مناطقی را اشغال کرد و سعود را از ریاض راند و خود در سال ۱۲۸۲ ق. به ریاض بازگشت. پس از وی سعودبن فیصل ترکی، قدرت را در دست گرفت. پس از درگذشت وی حکومت به دست برادرش عبدالرحمان بن فیصل افتاد. اما در سال۱۸۹۱ میلادی و در پی شکستی فجیع در جنگ المُلیدة، وی به همراه خانوادهاش مجبور به ترک ریاض به سوی بغداد شد که در بین آنها عبدالعزیز بن سعود موسس دولت سوم سعودی نیز حضور داشت. عبدالرحمن در سال ۱۳۰۵ ق. از دنیا رفت و با مرگ عبدالرحمان دوره دوم حکومت سعودیها پایان یافت.
=اشخاص مهم=