۱۱۵
ویرایش
تغییرات
بدون خلاصه ویرایش
==سیر تاریخی==
===روابط با خلفا===
معتزله در عصر [[بنی امیه ]] با دستگاه حکومت روابط خوبی نداشتند، گرچه [[یزید بن ولید ]] در دوره کوتاه حکومتش از آنان حمایت میکرد. معتزله در اوایل حکومت [[بنی عباس ]] حالت بیطرفی به خود گرفتند؛ اما در عصر [[منصور عباسی|منصور]] و به ویژه در دوران [[مامون عباسی|مامون ]] که خود با کلام و فلسفه آشنایی داشت، مورد توجه قرار گرفتند. نزدیکی معتزله به دربار عباسی چنان بالا گرفت که مامون و پس از او [[معتصم ]] و واثق، [[واثق]]، خود را معتزلی خواندند و از معتزله سخت حمایت کردند.
<br>
در همین هنگام بود که جدال بر سر خلق [[قرآن ]] شدت گرفت و این سؤال مطرح شد که آیا کلام خدا از صفات فعل است و مخلوق و حادث میباشد یا از صفات ذات است و خالق و قدیم است؟
<br>
به اعتقاد معتزله، کلام الهی مخلوق و حادث است و اعتقاد به قدیم بودن قرآن کفر است. در مقابل، تمام [[اصحاب حدیث ]] و عامه [[اهل سنت ]] به قدیم بودن قرآن اعتقاد داشتند. مأمون به تشویق و حمایت معتزله، دستوری صادر کرد که بر طبق آن معتقدان به قدم قرآن باید تأدیب میشدند. در پی همین فرمان افراد زیادی، از جمله [[احمد بن حنبل ]] پیشوای اهل حدیث، به زندان افتادند و شکنجهها دیدند. این وضعیت تا زمان متوکل، [[متوکل]]، که دشمن معتزله و حامی اصحاب حدیث بود، ادامه داشت. در عهد وی معتزله به شدت تحت فشار قرار گرفتند و کتابهایشان طعمه حریق گردید<ref>آشنایی با فرق و مذاهب اسلامی،64.</ref>.
===سقوط و انزوا===
مخالفت [[فقه|فقها ]] و [[اهل حدیث|محدثین ]] با [[علوم عقلی، عقلی]]، بهویژه کلام، نقش مهمی در کاهش نفوذ اجتماعی معتزله داشت. فقها، با تأثیر گسترده بر مردم، این مکتب را تضعیف کردند.
در نهایت، مخالفت آشکار معتزله با [[شیعه ]] نیز به تضعیف و شکست آنان انجامید. این مخالفت از سوی [[ائمه شیعه ]] با ردیههای علمی پاسخ داده شد و موجب کاهش اعتبار معتزله گردید<ref>معتزله، دانشنامه اسلامی.</ref>.