۱۵۵
ویرایش
تغییرات
بدون خلاصه ویرایش
| سیاسی =
}}
اشعریه یا اشاعره ، نامی است که بر پیروان مکتب کلامی [[ابوالحسن علی بن اسماعیل اشعری]] گفته می شود. در سده دوم هجری دو جریان فکری در امت اسلام رو به گسترش و در تقابل با یکدیگر بودند : یکی جریان [[معتزله]] که بر عقل به عنوان منبعی مستقل برای عقاید و نیز روشی برای دفاع از [[اسلام]] تاکید می کرد و در به کارگیری آن به افراط می گرایید از سوی دیگر جریان [[اهل حدیث]] که منکر هرگونه استفاده از عقل در عقاید بود و ظواهر نقل را بدون هرگونه تحلیل و تفکر ، به عنوان تنها ملاک و مدرک در معارف دینی اعلام میکرد. در گیر و دار مبارزه این دو جریان فکری، مذهب اشعری در اوایل [[سده چهارم هجری ]] در پوشش دفاع از عقاید [[اهل حدیث]] و در عمل به منظور تعدیل این دو جریان و نشان دادن راه میانه و معتدل و موافق با عقل و نقل پا به میدان گذاشت. اشاعره در معنای عام به [[سنت گرایان ]] یا[[ اهل سنت]] و جماعت گفته می شود، یعنی آنان که در برابر خرد گرایان معتزلی، بر نقل(قرآن و سنت)تاکید می ورزند و نقل را بر عقل ترجیح می دهند.<ref>آشنایی با فرق و مذاهب اسلامی ، ص ۷۲</ref>
{{تاریخ فرق و مذاهب اسلامی}}
اساس [[مذهب معتزله]] بر استدلال عقلی نهاده شده بود. یعنی متکلمان معتزله تفکر منطقی و استدلال عقلی را بر هر چیز دیگری مقدم می داشتند و روایات و آیات [[قرآن]] را با موازین عقلی می سنجیدند، از این رو روش کلامی معتزله به مذاق مذهبی اهل حدیث و [[سنت گرایان]] از [[شیعه]] و [[اهل سنت]] و [[فقهای متشرع ]] خوش نیامد و در نتیجه مکتب معتزله را مورد حمله و تکفیر قرار دادند. این مخالفان معتزله، در میان عامه ی مسلمانان متعصب نفوذ مذهبی داشتند و برای مبارزه با معتزله و کوبیدن عقاید آن مکتب به هر وسیله ای متوسل می شدند. به این ترتیب در اوایل قرن چهارم هجری، یعنی هنگامی که [[ابوالحسن اشعری]] (بنیانگذار مذهب اشاعره) بر ضد معتزله برخاست، اوضاع و احوال سیر افکار دینی مسلمانان، یعنی طبقه عوام بر ضد معتزله جریان داشت و حملات اهل سنت و [[اهل حدیث]] و فقهای ساده اندیش، از [[شیعی]] و [[سنی]]، از هر سو به طرف معتزله متوجه شده بود. با آغاز دورهٔ خلافت [[القادر بالله عباسی]] که از عقاید [[اصحاب سنت]] و[[مکتب اشاعره]] طرفداری می کرد، پیروان معتزله از سنی و شیعی مورد شکنجه و نفی و حبس قرار گرفتند. بر این مبنا، در نیمه ی اول قرن چهارم هجری مکتب کلامی معتزله رو به ضعف نهاد و عقب نشست و حالت دفاع به خود گرفت. در این وضع مساعد، ابوالحسن اشعری، بر ضد معتزله قیام کرد و مذهبی نوین آورد. <ref>مکتب کلامی (مذهب اشاعره)</ref>
=سیر تاریخی=
[[مذهب ابوالحسن اشعری ]] در طول زمان دچار تحولاتی گشت. دیدگاه های او در آغاز مورد پذیرش علمای [[اهل سنت ]] قرار نگرفت، به طوری که اینجا و آنجا با او سخت به مخالفت برخاستند. اما این مخالفت ها عملا سودی نبخشید و [[مکتب اشعری]] به تدریج بر حوزه های فکری اهل سنت چیره شد.<ref>تاریخ فرق و مذاهب اسلامی، ص ۷۶</ref>
اشعری خود در کتاب [[مقالات اسلامیین و اختلاف المصین]] می گوید :
<<عقاید کلامی ما عبارت است از تمسک به [[کتاب خدا]] و [[سنت پیامبر]]. آنچه که از [[اصحاب پیامبر]] و تابعین آنان و [[پیشوایان حدیث]] نقل شده می پذیریم و آنها را بر عقاید استدلالی و منطقی ترجیح می دهیم و به آنچه که [[ احمد بن حنبل]](که بزرگترین پیشوای سنت گرایان و اهل حدیث و مخالف سرسخت معتزله و عقاید استدلالی بود، ) معتقد است، ما نیز معتقدیم و با هر عقیده ای که با عقیده ی او مخالف باشد، مخالفیم...>>
اشعری بر خلاف معتزله، معتقد بوده است که << خدا مالک بندگان است، و آنچه که درباره [[مملوکان]] خود بخواهد انجام می دهد و هرچه اراده کند فرمان می دهد اگر همه خلق جهان را به [[بهشت]] برد، مرتکب حیفی نشده است، و اگر همه آنان را به آتش [[دوزخ]] افکند ظلمی نکرده است...>> درباره رویت خداوند گفته است: