==سیر تاریخی ==
ماتریدی یکی از دو حوزه بزرگ کلام نظری است که پس از بر چیده شدن بساط مکتب اعتزال و برخی مکاتب کوچک دیگر در میان مسلمانان اهل سنت رواج یافت. در ایامی که آیین اشعری سرانجام میان [[شافعیان]] و مالکیان به صورت قدرتمندترین آیین در آمد ماتریدیه مکتب کلامی رایج حنفیه بود و [[عثمانی ها]] ترجیح می دادند که فقه حنفی شریعت رسمی حکومتشان باشد. بنابراین به پیشرفت کلام ماتریدی که به اندازه آیین اشعری مقید به [[تسنن]] بود و می توانست جایگزین آن شود ولی آیین اشعری که در این زمینه از نظر علمی در جذب افکار قوی تر بر رقیبش پیشی جست. اما به هر حال درباره تاریخ و گسترش ماتریدی ابهاماتی وجود دارد و بر خلاف اشعریه، تا پیش از یک قرن پس از مرگ بنیانگذارش هیچ گونه توجهی را در محافل کلامی دیگر به خود جلب نکرد. هیچ متکلم معتزلی یا اشعری و هیچ محدثی زحمت نوشتن ردیه ای بر آیین ماتریدی بر خود همراه نکرد حتی در شمار هیچ یک از مذاهب اسلامی نیز محسوب نمی¬شد. چهار مرحله گسترش ماتریدیه* 1-تاسیس و ظهور نیمه دوم قرن سوم تا سال( 333ق): این مرحله توسط ابو منصور ماتریدی رئیس این مکتب شکل گرفته است وی با تبین اندیشه کلامی و بنیان نهادن روش مناسب آن مکتبی را پایه گذاری کرده که با اندک زمانی پس از وی به نام او شهرت یافت.* 2-تکوین (332تا 400ق) در این زمان شاگردان ماتریدی و شاگردان شاگردان وی همچنین کسانی که شیفته روش و بینش او بودند فرقه کلامی ماتریدیه را به وجود آوردند و پایه های آن را مستحکم کردند و در تبلیغ و استقرار آن کوشیدند.* 3-گسترش و اقتدار (400 تا 1300 ق): در این دوره مکتب کلامی ماتریدیه که اینک کامل شده بود توسط دانشمندان ماتریدی در سراسر سرزمین های اسلامی به خصوص شرق و شمال شرق آسیا گسترش یافتنمی شد.
==اشخاص مهم==
==عقاید مهم==
1. اعتقاد به توحید:
ماتریدیه به توحید به عنوان اساس دین توجه ویژهای دارند. آنها اعتقاد دارند که خداوند یگانه است و هیچ شریکی ندارد. به علاوه، برای فهم خداوند از عقل و دلایل عقلی استفاده میکنند، ولی معتقدند که برخی از ویژگیهای خداوند تنها از طریق وحی قابل شناخت است.
2. معرفت خداوند از طریق عقل و وحی:
ماتریدیه معتقدند که برای شناخت خداوند، انسان هم باید از عقل و هم از وحی بهره ببرد. عقل انسان میتواند به طور مستقل وجود خداوند و ضروریات ایمان را درک کند، اما جزئیات امور دینی تنها از طریق وحی قابل دسترسی است.
3.در مذهب ماتریدیه، عقل به عنوان یکی از ابزارهای شناخت دین و اصول اعتقادی مطرح است. به این معنا که انسان میتواند با استفاده از عقل خود به بسیاری از مسائل دینی پی ببرد، مثلاً درک ضرورت وجود خداوند یا فهم معانی ابتدایی دین از جمله مسائل اخلاقی.
آنها با استدلال به آيه «وَ لا يُحِيطُونَ بِهِ عِلماً» (طه/ 110) شناخت ذات الهي را غيرممكن ميدانند. اما شناخت موجود بودن خدا را مانند ديگر مذاهب اسلامی، امری واجب و ضروری ميی می دانند. در خصوص شناخت صفات و افعال الهي نيز معتقدند پس از شناخت وجود خدا برای شناخت بهتر حضرت حق بايد صفات و افعال او را به تفصيل شناخت و اثبات كرد. ايشان برای اثبات وجود و صفات الهی براهينی مانند: برهان حدوث، برهان وجوب و امكان، برهان نظم و … را ميیآورندمیاورند.
==پراکندگی جمعیت==
==منابع==
نویسنده : زهرا قاسمی *اشنایی با فرق و مذاهب اسلامی ، رضا برنجکار ، 1387 *مقاله گسترش ماتریدیه، انیسه سادات حسینی شریف ، نشریه دانشکده علوم انسانی و اجتماعی ، بهار 1387 *تاریخ فرق اسلامی ، حسین صابری ، 1384 [[رده:فرق و مذاهب اسلامی]]