شیخیه: تفاوت بین نسخه‌ها

از تاریخ‌نما
پرش به: ناوبری، جستجو
(رکن رابع)
(پراکندگی جمعیت)
سطر ۴۰: سطر ۴۰:
 
1-ایران: اصلی ترین مرکز شیخیه در ایران است و پیروان آن در استان های مرکزی و غربی مانند قم و اصفهان ، زندگی‌می‌کنند.
 
1-ایران: اصلی ترین مرکز شیخیه در ایران است و پیروان آن در استان های مرکزی و غربی مانند قم و اصفهان ، زندگی‌می‌کنند.
 
2-عراق: به دلیل نزدیکی جغرافيايي و فرهنگی، برخی از پیروان شیخیه نیز در عراق به ویژه در کربلا و نجف قرار دارند.
 
2-عراق: به دلیل نزدیکی جغرافيايي و فرهنگی، برخی از پیروان شیخیه نیز در عراق به ویژه در کربلا و نجف قرار دارند.
 +
 +
 +
==انشعابات==
 +
 +
باقریه:پیروان محمد باقر خندق آبادی که ابتدا نماینده محمد کریم در همدان بود.مکتب شیخیه باقریه، آل محمد را واسطه فیض خدا در آفرینش جهان میداند و معتقدند که ائمه اطهار نه آنکه محل مشیت خدا باشد بلکه عین اراده و مشیت او هستند و دلیل این امر را معصوم بودن اهل بیت میدانند.این دیدگاه یکی از عوامل غلوآمیز دانستن شیخیه و تکفیر آنها دانسته شده است.
 +
 +
شیخیه کرمان: حاج محمد کریم خان قاجار که از شاگردان سید کاظم و مدعی جانشینی او بود، شیخیه کرمانیه را تاسیس نمود.
 +
این فرقه  به نام کریمخانه نیز شناخته میشود.شیخیه کرمانیه از مهم ترین منتقدان بابیت و بهائیت بودند.

نسخهٔ ‏۱۲ آوریل ۲۰۲۵، ساعت ۲۰:۳۵

نویسنده زهرا کیک

تاریخچه شیخیه

در عصر قاجار، با پیشامد آشفتگی های سیاسی و اقتصادی و از طرف دیگر بالا گرفتن اختلافات بین اصولیان و اخباریان، گرایش تازه ایی با قرائت خاص از تعالیم اعتقادی شیعه به وجود آمد که "شیخیه" نامیده شد.(اردکانی و هنومرور،۱۴۰۰، ش۳۲). شیخیه گروهی از شیعیان امامی پیرو شیخ احمد احسایی،عالم و فقیه قرن ۱۲ و ۱۳ که در پنج سالگی قرآن را نزد پدر خود،شیخ زین الدین احسایی،آموخت، بودند.احسایی همچنین ادبیات عرب و مقدمات علوم دینی را در احسا، زادگاه خود،آموخت. اساس تعالیم شیخیه، آموزه های خاص احسایی است که در برخی موارد با آموزه های متعارف و رایج شیعیان امامی تفاوت دارد.(شیخیه،لواسانی)

پیدایش شیخیه

آغاز شکل گیری مذهب شیخیه به دوران حیات شیخ احمد احسایی باز میگردد؛(متوفی،۱۲۴۱). دورانی که میان اصولیان و اخباریان، به ویژه در عراق و در شهر های کربلا و نجف ادامه داشت. احسایی سنت علمی اخباریان را به خوبی می شناخت و از شیخ حسین بن عصفور بحرانی، اجازه روایت داشت.(امین،ج۶،ص۱۴۰). از سوی دیگر، او با بزرگان اصولی نیز مراوده داشت؛ از دقت در لحن او در این مباحث به نظر میرسد که احسایی خود را در مقام ناظری بیرون از دو طرف بحث قرار می داده است و سخن هیچ یک از طرفین را کامل نمی‌دانست. هر چند روش او به روش اخباریان نزدیک تر دانست می‌شود.البته تفاوت هایی اساسی نیز با آنها داشت؛از جمله در شیوه استدلال و آرای وی درباره مباحثی مثل اجتماع. احسایی تلاش می کرد منظومه فکری خود را با اصلاح اندیشه های کلامی رایج روزگار خود و جمع، میان آموزه های فلسفی و عرفانی با قرآن و حدیث ، به صورت آرایی نظام مند برخاسته از قرآن و حدیث عرضه کند. احسایی با حمایت دولت قاجار توانست عقاید خود را ترویج دهد و سپس جانشینان او در داخل و خارج، عقاید وی را گسترش دادند. در مقابل عقاید آنها علمایی ایستادگی کردند که شهید ثالث محمد تقی برغانی یکی از آنها بود.

اشخاص خاص

شیخ احمد احسایی، سید کاظم رشتی، محمد کریم خان کرمانی،حسن احقاقی

عقاید و آرا

مبنای اصلی شیخ احمد که بیانگر روش اصلی اوست؛ این است که همه علوم و معارف در نزد پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) می باشد و تنها راه کشف معارف ، توسل به معصومان و مراجعه به آثار آنهاست و آدمی به تنهایی قادر به درک هیچ یک از علوم اعتقادی و عملی نیست. حال به برخی آرا احسایی اشاره میکنیم:

معاد

مهم ترین رأی احسایی ،درباره کیفیت معاد جسمانی است و همین نظریه دلیل اصلی مخالفت برخی علما بود. احسایی اصل معاد جسمانی را که در آیات و احادیث متعدد بر آن تاکید شده، می‌پذیرد. اما تفسیر خاص از جسم ارائه می دهد. او می گوید:جسم در احادیث اعم از جسد است. اجساد در مقابل ارواح به کار می‌رود ولی اطلاق اجسام عامتر از این است. به اعتقاد او آدمی دارای دو جسد و دو جسم است.جسد اول مرکب از عناصر زمانی است. این جسد مانند لباس است که گاهی همراه انسان است و گاهی همراه او نیست و لذت و درد و معصیت ندارد. بنابر این جسد اول ، جسد اصلی انسان نیست.چرا که این جسد پس از مرگ انسان از بین می‌رود و در حیات اخروی همراه انسان نمی‌باشد. جسد دومعبارت است از طینت انسان که از عالم هور قلیاست.عالم هور قلیا همان عالم برزخی است که حد وسط میان عالم ملک و عالم ملکوت می باشد که به آن عالم مثال نیز گفته می شود. جسد دوم ، جسد اصلی انسان است و در قبر باقی می‌ماند و پس از نفخ اسرافیل در صور، روح وارد همین جسد می شود و برای محاکمه و جزا فرا خوانده می شود.پس در هنگام مرگ روح از هر دو جسد خارج می شود اما در روز معاد با جسد دوم همراه می گردد. احسایی تاکید می‌کند که بدن اخروی انسان که عبارت از مجموع جسد اول و جسد دوم می باشد ،همان بدن دنیوی انسان است با این تفاوت که بدن دنیوی کثیف و متراکم است ، اما بدن اخروی از تصفیه های متعدد عبور کرده و لطیف و خالص شده است. از همین جا نتیجه می گیرد که به معاد جسمانی معتقد است.(تاریخ فرق و مذاهب اسلامی، ص۱۰۱)

امامت

پس از مسئله معاد، امامت مهم ترین عقیده احسایی به شمار می رود و این عقیده او موجب شده تا برخی احسایی و فرقه شیخیه را در زمره غالیان به شمار آورند.احسایی معصومان (ع) را واسطه فیض خدا می داند؛ به این معنی که خداوند پس از آنکه معصومان(ع) را آفرید، آنان به اذن و مشیت الهی موجودات دیگر را آفریدند.به اعتقاد او، معصومان (ع) محل مشیت و اراده خداوند هستند و اراده آنان، اراده خداست.(تاریخ فرق و مذاهب اسلامی، ص۱۰۲)

رکن رابع

فرقه شیخیه در کنار توحید، نبوت و امامت، رکن رابع را یکی اصول چهار گانه دین به شمار‌می آوردند. مقصود از رکن رابع در این فرقه، آن است که در میان شیعیان، همواره شیعه کاملی وجود دارد که واسطه فیض میان امام عصر(عج) و مردم است. احسایی در چند فراز از سخنانش به لزوم وجود فردی به عنوان رابط بین امام و خلق اشاره می‌کند؛ اما بر خلاف ادعای شیخیه که معتقدند که واژه رکن رابع در زمان شیخ احمد طرح و ارائه شده است، در سخنان او چیزی با این عنوان دیده نمی شود. در واقع حاج محمد کریم خان کرمانی، رهبر شیخیه کرمان، از مدافعان اصلی و حتی از موسسان اصل مجعول رکن رابع به شمار می آید.از این رو در آثار وی بیش از دیگران از این موضوع دفاع شده است.در مقابل شیخیه آذربایجان از مخالفان جدی این نگرش به شمار می آیند.(تطور مفهموم رکن رابع یا شیعه کامل در فرقه شیخیه، ص ۱).


پراکندگی جمعیت

پراکندگی مذهب شیخیه عمدتا در ایران و برخی مناطق دیگر است:

1-ایران: اصلی ترین مرکز شیخیه در ایران است و پیروان آن در استان های مرکزی و غربی مانند قم و اصفهان ، زندگی‌می‌کنند. 2-عراق: به دلیل نزدیکی جغرافيايي و فرهنگی، برخی از پیروان شیخیه نیز در عراق به ویژه در کربلا و نجف قرار دارند.


انشعابات

باقریه:پیروان محمد باقر خندق آبادی که ابتدا نماینده محمد کریم در همدان بود.مکتب شیخیه باقریه، آل محمد را واسطه فیض خدا در آفرینش جهان میداند و معتقدند که ائمه اطهار نه آنکه محل مشیت خدا باشد بلکه عین اراده و مشیت او هستند و دلیل این امر را معصوم بودن اهل بیت میدانند.این دیدگاه یکی از عوامل غلوآمیز دانستن شیخیه و تکفیر آنها دانسته شده است.

شیخیه کرمان: حاج محمد کریم خان قاجار که از شاگردان سید کاظم و مدعی جانشینی او بود، شیخیه کرمانیه را تاسیس نمود. این فرقه به نام کریمخانه نیز شناخته میشود.شیخیه کرمانیه از مهم ترین منتقدان بابیت و بهائیت بودند.