باز کردن منو اصلی

تاریخ‌نما β

حدوث و بقاء نفس

نسخهٔ تاریخ ‏۵ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۱۴ توسط Hasaninasab (بحث | مشارکت‌ها) (دیدگاه کندی)

دیدگاه سقراط

سقراط، وجود نفس و بقاء آنرا قبول داشت و می‌گفت: «روح علاوه بر اینکه مرگ‌ناپذیر است، فناناپذیر و جاویدان نیز می‌‌باشد»[۱] و همیشه این مطلب را به شاگردانش گوشتزد می-‌کرد که در اندیشه‌ی روح خود باشید.[۲]

دیدگاه افلاطون

افلاطون که شاگرد برجسته‌ی سقراط بود، نفس را قدیم دانسته و در اکثر رسائل و آثاری که از او برجای مانده است، از قبیل فایدون و تیمائوس، از نفس و حقیقت آن بحث کرده است. او در رساله‌ی فایدون از قول سقراط می‌گوید: «آموختن به جز یادآوردن نیست، ما باید چیزی را که در این زندگی به یاد می‌آوریم، در زندگی پیشین آموخته باشیم و چنین چیزی امکان‌پذیر نبود اگر روح ما پیش از اینکه در قالب کنونی درآید، وجود نمی‌داشت و همین خود دلیل است بر اینکه روح باید از آغاز وجود داشته باشد و تا ابد زنده بماند.»[۳]

دیدگاه کندی

کندی در بیان طبیعت نفس می‌گوید نفس جوهری بسیط، الاهی و روحانی است، نه طول دارد نه عرض و نه عمق. نوری است از انوار باریتعالی. ولی هرگز صریحاً نمی‌گوید که نفس قبل از بدن موجود بوده یا آنکه با جسم آفریده شده و در آن حلول کرده است.[۴] کندی اضافه می‌کند: ما در این جهان کاروانی هستیم که از پل یا معبری می‌گذریم در اینجا درنگی نخواهیم داشت. کندی می‌افزاید: مقام و قرارگاه اصلی ما عالمی است اعلی و شریف، که ارواح ما پس از مرگ بدان عالم منتقل می‌شوند.[۵]

کندی در این گفتار، صریحاً به بقای نفس اقرار می‌کند و در پایان رساله در تأیید گفته‌ی خود چنین می‌گوید: «ای انسان نادان، آیا نمی‌دانی که بقای تو در این جهان لمحه‌ای بیش نیست و تو به عالم حقیقی خواهی رفت و در آنجا تا ابد خواهی ماند؟».[۶]

دیدگاه سهروردی

شیخ اشراق که فلسفه‌اش متأثّر از افلاطون است و او را رئیس اشراقیّون می‌داند، در باب حدوث یا قدم نفس، به مخالفت با افلاطون پرداخته و نفس را حادث می‌داند. او در اکثر کتب و مقالاتش این مطلب را بیان می‌دارد و برای اثبات آن، برهان اقامه می‌کند.[۷]

  1. دوره‌ی کامل آثار افلاطون، ترجمه‌ی محمد حسن لطفی، ج1، ص549. به نقل از نفس انسانی و قوای آن از منظر فلسفه و اخلاق، نوشته اعظم ملاصادقی.
  2. دوره‌ی کامل آثار افلاطون، ترجمه‌ی محمد حسن لطفی، ج1، ص557. به نقل از نفس انسانی و قوای آن از منظر فلسفه و اخلاق، نوشته اعظم ملاصادقی.
  3. دوره‌ی کامل آثار افلاطون، ترجمه‌ی محمد حسن لطفی، ج1، ص503. به نقل از نفس انسانی و قوای آن از منظر فلسفه و اخلاق، نوشته اعظم ملاصادقی.
  4. مقاله علم‌النفس، علی‌اکبر وطن‌پرست، مجله کتاب ماه علوم و فنون، آذر 1388ش.
  5. مقاله علم‌النفس، علی‌اکبر وطن‌پرست، مجله کتاب ماه علوم و فنون، آذر 1388ش.
  6. مقاله علم‌النفس، علی‌اکبر وطن‌پرست، مجله کتاب ماه علوم و فنون، آذر 1388ش.
  7. ر.ک. مجموعه‌ی مصنّفات شیخ اشراق، ج4، ص47‌55. به نقل از نفس انسانی و قوای آن از منظر فلسفه و اخلاق، نوشته اعظم ملاصادقی.