تغییرات

پرش به: ناوبری، جستجو

معتزله

۲٬۴۱۲ بایت حذف‌شده، ۲ مه
بدون خلاصه ویرایش
==سیر تاریخی==
===روابط با خلفا===
معتزله در عصر دورهٔ [[بنی امیهبنی‌امیه]] با دستگاه حکومت روابط خوبی نفوذی نداشتند، گرچه [[یزید بن ولید]] در دوره کوتاه حکومتش از آنان حمایت می‌کرد. معتزله در اوایل حکومت [[بنی عباس]] حالت بی‌طرفی به خود گرفتند؛ اما در عصر آغاز خلافت [[منصور عباسی|منصورعباسیان]] و به ویژه ، به‌ویژه در دوران زمان [[مامون عباسی|مامونمأمون]] که خود با کلام و فلسفه آشنایی داشت، ، مورد توجه حمایت قرار گرفتند. نزدیکی معتزله به دربار عباسی چنان بالا گرفت که مامون و پس از او در این دوره، برخی خلفا مانند مأمون، [[معتصم]] و [[واثق]]، خود را معتزلی خواندند می‌خواندند و از معتزله سخت حمایت نظریهٔ «خلق قرآن» را رسمی کردند.<br>در همین هنگام بود که جدال بر سر خلق [[قرآن]] شدت گرفت و این سؤال مطرح شد که آیا کلام خدا از صفات فعل است و مخلوق و حادث می‌باشد یا از صفات ذات است و خالق و قدیم است؟<br>به اعتقاد معتزله، کلام الهی مخلوق و حادث است و اعتقاد به قدیم بودن قرآن کفر است. در مقابل، تمام [[اصحاب حدیث]] و عامه [[اهل سنت]] به قدیم بودن قرآن اعتقاد داشتند. مأمون به تشویق و حمایت معتزله، دستوری صادر کرد که بر طبق آن معتقدان به قدم قرآن باید تأدیب می‌شدند. در پی همین فرمان افراد زیادی، دیدگاه موجب برخورد با مخالفان، از جمله [[احمد بن حنبل]] پیشوای اهل حدیث، به زندان افتادند و شکنجه‌ها دیدند، شد. این وضعیت تا زمان <br>با روی کار آمدن [[متوکل]]، که دشمن از مخالفان معتزله و حامی اصحاب حدیث بود، ادامه داشت. در عهد وی معتزله به شدت تحت فشار قرار گرفتند حمایت دولتی پایان یافت، آثارشان سوزانده شد و کتاب‌هایشان طعمه حریق فعالیتشان محدود گردید<ref>آشنایی با فرق و مذاهب اسلامی،64.</ref>.
===سقوط و انزوا===
مهم‌ترین عامل سقوط نهضت‌ها و مذاهب فکری و سیاسی، از درون خود آن‌ها سرچشمه می‌گیرد. ورود معتزله با ورود به دربار عباسی از یک مکتب علمی دربار، آنان را به یک حزب جریان سیاسی تبدیل شد و سرنوشتش را وابسته بدل کرد که با زوال حمایت خلفا، رو به حمایت خلفا گره زدافول گذاشت. هرچند این حمایت در ابتدا به رشد آنان کمک کرد، اما <br>افزون بر این، مخالفت [[فقها]]، [[محدثان]] و [[شیعه]] با معتزله، چه از منظر علمی و چه اجتماعی، موجب کاهش حمایت دربار، معتزله به انزوا اعتبار و زوال کشیده نفوذ این مکتب شد<ref>معتزله، دانشنامه اسلامی.</ref>.
 
سرکوب مخالفان نیز ابتدا قدرت معتزله را افزایش داد، اما در نهایت باعث مظلومیت مخالفان و افول خود معتزله شد. برخورد با احمد بن حنبل نمونه‌ای از این رویکرد بود که با ایجاد حمایت مردمی از او، به زیان معتزله تمام شد.
 
 
مخالفت [[فقه|فقها]] و [[اهل حدیث|محدثین]] با [[علوم عقلی]]، به‌ویژه کلام، نقش مهمی در کاهش نفوذ اجتماعی معتزله داشت. فقها، با تأثیر گسترده بر مردم، این مکتب را تضعیف کردند.
 
 
در نهایت، مخالفت آشکار معتزله با [[شیعه]] نیز به تضعیف و شکست آنان انجامید. این مخالفت از سوی [[ائمه شیعه]] با ردیه‌های علمی پاسخ داده شد و موجب کاهش اعتبار معتزله گردید<ref>معتزله، دانشنامه اسلامی.</ref>.
 
 
 
==انشعابات==
ندارد.
۱۱۵
ویرایش

منوی ناوبری