باز کردن منو اصلی

تاریخ‌نما β

تغییرات

اشاعره

۶۳ بایت اضافه‌شده، ۱ ژوئن
بدون خلاصه ویرایش
| سیاسی =
}}
اشعریه یا اشاعره ، نامی است که بر پیروان مکتب کلامی [[ابوالحسن علی بن اسماعیل اشعری]] گفته می شود. در سده دوم هجری دو جریان فکری در امت اسلام رو به گسترش و در تقابل با یکدیگر بودند : یکی جریان [[معتزله]] که بر عقل به عنوان منبعی مستقل برای عقاید و نیز روشی برای دفاع از [[اسلام]] تاکید می کرد و در به کارگیری آن به افراط می گرایید از سوی دیگر جریان [[اهل حدیث]] که منکر هرگونه استفاده از عقل در عقاید بود و ظواهر نقل را بدون هرگونه تحلیل و تفکر ، به عنوان تنها ملاک و مدرک در معارف دینی اعلام میکرد. در گیر و دار مبارزه این دو جریان فکری، مذهب اشعری در اوایل سده چهارم هجری در پوشش دفاع از عقاید [[اهل حدیث]] و در عمل به منظور تعدیل این دو جریان و نشان دادن راه میانه و معتدل و موافق با عقل و نقل پا به میدان گذاشت. اشاعره در معنای عام به سنت گرایان یا[[ اهل سنت]] و جماعت گفته می شود، یعنی آنان که در برابر خرد گرایان معتزلی، بر نقل(قرآن و سنت)تاکید می ورزند و نقل را بر عقل ترجیح می دهند.<ref>آشنایی با فرق و مذاهب اسلامی ، ص ۷۲</ref>
{{تاریخ فرق و مذاهب اسلامی}}
اساس[[مذهب معتزله]] بر استدلال عقلی نهاده شده بود. یعنی متکلمان معتزله تفکر منطقی و استدلال عقلی را بر هر چیز دیگری مقدم می داشتند و روایات و آیات [[قرآن]] را با موازین عقلی می سنجیدند، از این رو روش کلامی معتزله به مذاق مذهبی اهل حدیث و [[سنت گرایان]] از [[شیعه]] و [[اهل سنت]] و فقهای متشرع خوش نیامد و در نتیجه مکتب معتزله را مورد حمله و تکفیر قرار دادند. این مخالفان معتزله، در میان عامه ی مسلمانان متعصب نفوذ مذهبی داشتند و برای مبارزه با معتزله و کوبیدن عقاید آن مکتب به هر وسیله ای متوسل می شدند. به این ترتیب در اوایل قرن چهارم هجری، یعنی هنگامی که [[ابوالحسن اشعری]] (بنیانگذار مذهب اشاعره) بر ضد معتزله برخاست، اوضاع و احوال سیر افکار دینی مسلمانان، یعنی طبقه عوام بر ضد معتزله جریان داشت و حملات اهل سنت و [[اهل حدیث]] و فقهای ساده اندیش، از [[شیعی]] و [[سنی]]، از هر سو به طرف معتزله متوجه شده بود. با آغاز دورهٔ خلافت [[القادر بالله عباسی]] که از عقاید [[اصحاب سنت]] و[[مکتب اشاعره]] طرفداری می کرد، پیروان معتزله از سنی و شیعی مورد شکنجه و نفی و حبس قرار گرفتند. بر این مبنا، در نیمه ی اول قرن چهارم هجری مکتب کلامی معتزله رو به ضعف نهاد و عقب نشست و حالت دفاع به خود گرفت. در این وضع مساعد، ابوالحسن اشعری، بر ضد معتزله قیام کرد و مذهبی نوین آورد. <ref>مکتب کلامی (مذهب اشاعره)</ref>
=سیر تاریخی=
[[ابوالحسن اشعری]]
بنیان گذار مذهب اشاعره علی بن اسماعیل معروف به ابوالحسن اشعری(۳۳۰_۳۶۰ه) از مردم [[بصره]] و ساکن [[بغداد]] بود. نژاد او با نه واسطه به [[ابو موسی اشعری]]، از [[اصحاب پیامبر]] می رسید. وی تا چهل سالگی پیرو و طرفدار مکتب معتزله و شاگرد مکتب [[ابوعلی جبائی]] بود، اشعری در اصول معتزله صاحب نظر و و در [[مسائل کلامی]] آن مذهب متبحر بود اما بعد از مدتی از جبائی و در نتیجه از عقاید معتزله کناره گرفت. پس از آن تحولی در عقیده و فکر اشعری به وجود آمد و از مذهب معتزله جدا شد و مدتی به تنهایی با متکلمان معتزله به مبارزه پرداخت، و بر ضد آن قیام کرد و خود یک نظام عقیدتی و کلامی دیگری
را به وجود آورد.<ref>مکتب کلامی (مذهب اشاعره )</ref>
[[ ابوبکر باقلانی]]
اولین شخصیتی که پس از اشعری از این حوزه برخاست، [[ابوبکر محمد بن طیّب باقلانی]] (م.۴۰۳ه ق) بود.وی از نامدارترین [[فقیهان ]] و متکلمانی بود که از اشعری پیروی و از آرای او سخت جانبداری می کرد. [[ابن عماد حنبلی ]] دربارهٔ باقلانی گفته است:<<او دانشمندی اصولی و اشعری، و در آغاز سدهٔ چهارم هجری مجدّد دین بود. او پارسایی بود که کسی نقیصه و لغزشی از او به یاد نداشت.>> باقلانی آرای اشعری را که به اجمال در دو کتابش، [[الابانه]] و [[اللمع]]، آمده بود، با شرح و بسط بیشتری مطرح ساخت و آن را در قالب یک نظام کلامی انسجام بخشید.<ref>شیعه در برابر معتزله و اشاعره، ص ۱۹۲</ref>
[[امام الحرمین جوینی]]
اما بیشترین تاثیر در گسترش مذهب اشعری به دست [[امام الحرمین جوینی]] (م.۴۷۸ه ق)صورت گرفت.[[ خواجه نظام الملک]] پس از تاسیس مدرسه [[نظامیه ]] بغداد به سال ۴۵۹ هجری، جوینی را برای تدریس به آنجا فراخواند. جوینی نزدیک به سی سال به ترویج مکتب اشعری پرداخت و از آنجا که [[شیخ الاسلام ]] و امام [[مکه ]] و [[مدینه ]] بود، نظرهایش در سراسر [[عالم اسلام ]] با احترام مورد پذیرش قرار گرفت. از طریق آثار جوینی مکتب اشعری رواج گسترده ای یافت، تا جایی که به عنوان کلام رسمی جامعه [[اهل تسنن ]] تثبیت گردید. جوینی به اندیشه های اشعری رنگ عقلی واستدلالی بیشتری داد.<ref>فرق و مذاهب اسلامی، ص ۷۷</ref>
==عقاید مهم==
اشعری خود در کتاب [[مقالات اسلامیین و اختلاف المصین ]] می گوید :<<عقاید کلامی ما عبارت است از تمسک به کتاب خدا و سنت پیامبر. آنچه که از [[اصحاب پیامبر ]] و تابعین آنان و [[پیشوایان حدیث ]] نقل شده می پذیریم و آنها را بر عقاید استدلالی و منطقی ترجیح می دهیم و به آنچه که [[ احمد بن حنبل]](که بزرگترین پیشوای سنت گرایان و اهل حدیث و مخالف سرسخت معتزله و عقاید استدلالی بود، ) معتقد است، ما نیز معتقدیم و با هر عقیده ای که با عقیده ی او مخالف باشد، مخالفیم...>>
اشعری بر خلاف معتزله، معتقد بوده است که << خدا مالک بندگان است، و آنچه که درباره مملوکان خود بخواهد انجام می دهد و هرچه اراده کند فرمان می دهد اگر همه خلق جهان را به بهشت برد، مرتکب حیفی نشده است، و اگر همه آنان را به آتش دوزخ افکند ظلمی نکرده است...>> درباره رویت خداوند گفته است:
۱۵۵
ویرایش