لعن دشمنان
یکی از سؤالاتی که درباره تاریخ عرب قبل از اسلام وجود دارد، این است که سب و ناسزاگویی دشمنان در اشعار عرب قبل از اسلام مورد نکوهش قرار میگیرد؛ اما همین سب و ناسزاگویی در برخی ادعیه ازجمله زیارت عاشورا وجود دارد.
حرام بودن فحش و ناسزا
در احادیث و سیره معصومان، از دشنامدادن نهی شده است.[۱]
دشنام، ناسزا و فحش دادن در اسلام حرام و گناه است. اینکه نام کسی را به زشتی ببرند و عیب کسی را برشمارند و با عناوین و القاب زشت و بد به کسی ناسزا بگویند، در آیات قرآن و روایات اسلامی، همه اشکال آن حرام و گناه دانسته شده است.
تفاوت ناسزا و لعن
آنچه که در زیارت عاشورا وجود دارد، لعنهایی است که مخاطب آن دشمنان اهل بیت (ع) میباشند. امام حسین(ع) نیز در روز عاشورا به برخی لعن فرستاد و نفرین کرد. نفرین به معنای دعای بد، ضد آفرین است. نفرین بیانگر نفرت و بیزاری شدید انسان از شخص یا چیزی است و از آنجا که توانایی دفع آن را ندارد، به دعا متوسل میشود تا ضمن اعلان بیزاری، از کمک الهی برای از میان بردن و یا رهایی یا دوری از آن بهرهمند شود. نفرین در شرایطی انجام میشود که انسان به عجز و ناتوانی خود پی برده و از خداوند ربالعالمین یاری میجوید تا از شر آن در امان ماند.
البته «لعن» به معنای راندن و دور کردن از روی خشم و غضب نیز گاه در همین معنا به کار میرود؛ چرا که لعن انسان به معنای دعا و نفرین بر ضد دیگری است؛ هر چند که این واژه و اصطلاح وقتی در خصوص خداوند به کار میرود معنایی دیگر دارد؛ چرا که لعن خداوند در دنیا به معنای قطع رحمت الهی و عدم توفیقیابی شخص و در آخرت به معنای کیفر و مجازات است [۲].
لعن در لغت به معنای خوار کردن، راندن و دور کردن از روی خشم و غضب و در علم اخلاق، به معنای طلب و درخواست دور شدن شخص از رحمت خداوند است. وقتی انسان، شخصی را لعن میکند، میخواهد که او از درگاه لطف و رحمت خداوند دور شود وملعون به کسی گفته میشود که از رحمت خداوند به دور است؛ البته لعن از سوی خداوند به این معنا است که کسی را از درگاه رحمت خویش دور سازد که در آخرت به صورت عقوبت و کیفر نمایان میشود [۳]
اما نفرین به معنای درخواست هرگونه بدی و شر از خداوند برای دیگران است؛ حال چه درخواست دوری از رحمت و چه امر ناخوشایند دیگری باشد؛ بدین سبب میتوان نفرین را دارای معنایی وسیعتر از لعن دانست؛ یعنی هر لعنی، نفرین است؛ ولی هر نفرینی، لعن نیست.
در آیات قرآن واژههای چندی برای لعن و نفرین مورد استفاده قرار گرفته که از آن جمله میتوان به قتل، قاتل، تبت، تعسا، ویل، بعدا، اطمس، اشدد و مانند آن اشاره کرد. از نظر آموزههای قرآنی لعن انسان در حق دیگری و نفرین وی در مواردی جایز دانسته شده است.
در قرآن بیش از 33 مورد را میتوان یافت که به عنوان علل و عوامل استحقاق لعن و نفرین معرفی شده و خداوند به سبب همین علل و عوامل، آنان رانفرین کرده است. استکبار و توطئه غرورآمیز علیه قرآن و آموزههای وحیانی یکی از علل و عواملی است که خداوند، دارنده این صفت را مستحق لعن و نفرین دانسته است. خداوند در آیات 18 تا 25 مدثر ضمن بیان این عامل، شخص را مستحق مرده باد دانسته و با واژه قتل از او یاد کرده است: فقتل کیف قدر: مرگ بر او باد! چگونه برای مبارزه با حق، مطلب را آماده کرد؟ یا میفرماید: قتل الخراصون (ذاریات، آیه 10)، همچنین در قرآن آمده است: قتل اصحاب الاخدود (بروج، آیه 4)، یا فرموده است: قتل الانسان ما اکفره (عبس، آیه 17).
نفرین نسبت به کسانی انجام میگیرد که برخلاف ارزشها، هنجارها و بارهای راستین عقلانی، عقلایی و وحیانی عمل میکنند و به هنجارشکنی دست میزنند.