هوش هیجانی
اصطلاح هوش هیجانی را برای اولین بار دو دانشمند از دانشگاه ییل به نام جان دیمایر (John D. Mayer) و پیتر سالووی (Peter Salovey) به کار بردند. این دو هوش هیجانی را به عنوان یک توانایی تعریف کردند که به واسطهی آن درک میکنیم هر انسانی شخصیت، نیازها، خواستهها و روشهای متفاوتی برای بروز احساساتش دارد. از نظر آنها برای اینکه در مسیر این قلمرو احساسی موفقیتآمیز عمل کنیم به خودآگاهی و درک نیاز داریم.
هوش هیجانی به ما کمک میکند توانایی و مهارتهایی را به دست بیاوریم که به واسطهی آن دیگران را بهتر درک کنیم، موفقیتی را که میخواهیم نصیب خود کنیم و احساساتمان را در دست خود بگیریم.
با کسب اطلاعات دربارهی مولفههای اساسی هوش هیجانی میتوان در حالی که ارتباط خود را با سایرین هدایت میکنید و با آنها در تعامل هستید دربارهی خودتان نیز بیشتر بدانید. به سراغ چهار تکنیک برای تقویت هوش هیجانی برویم:
۱. باید مشاهدهگر خوبی باشید تا بتوانید به دیگران احترام بگذارید ۲. برای یادگیری لازم است دقیقا گوش فرا دهید ۳،با افزایش خودآگاهی میتوانید به درک بالاتری برسید ۴.پاسخگو بودن را تمرین کنید تا مسئولیتپذیرتر شوید
مسیر تقویت هوش هیجانی تا آخر عمر یک انسان ادامه پیدا میکند و شما وقتی با تمرینات مشاهده و دقت، گوش دادن، گسترش خودآگاهی و پاسخگو بودن با هوش هیجانیتان ارتباط برقرار کنید خواهید دید که این توانایی تا چه اندازه قدرتمند و حیاتی است.
مزایای افزایش هوش هیجانی :
هوش هیجانی، بر کیفیت زندگی تأثیر می گذارد زیرا بر رفتار و روابط ما تأثیر می گذارد.
وقت گذاشتن برای تأمل و بررسی اینکه چرا تصمیم می گیریم کاری را انجام دهیم که ما را قادر می سازد زندگی هایی را تعیین کنیم که با توجه به اهداف آگاهانه ما انجام می شود نه تنها شرایط، بلکه می تواند موفقیت ما را بسیار تحت تأثیر قرار دهد.
هوش هیجانی به ما کمک می کند روابط قوی تری برقرار کنیم ، در مدرسه و کار موفق شویم و اهداف شغلی و شخصی خود را بدست آوریم. همچنین می تواند به ما کمک کند تا با احساسات خود ارتباط برقرار کنیم ، قصد را به عمل تبدیل کرده و درباره آنچه بیشترین اهمیت را برای ما دارد آگاهانه تصمیم بگیریم.